🔆اندر رمانتیسیسم کاذب ما🔆. احساسات انسانی ما یک آن فوران می‌کند

🔆اندر رمانتیسیسم کاذب ما🔆
✍ قربان عباسی


📙کافیست سیلی بیاید و زلزله ای جایی را بکوید و یا حادثه ناگوار دیگری از مجموعه حوادث طبیعی منطقه ای را ویران کند.احساسات انسانی ما یک آن فوران می کند.خاصه الان که فضای مجازی هم امکان خودنمایش فردی و جمعی را فراهم آورده است.همه دنبال کمک و یاری هستند بدون اینکه واقف باشند علی رغم این نیات خوب و انسانی دردی را دوا نمی کنند که هیچ بلکه بر حدت و شدت مسئله نیز اضافه می کنند.همه انتظار دارند سلبریتی ها جلو دوربین حاضر باشند و بروند خود را به آب و آتش بزنند تا شاید به لطف اشتهار خود اندک وجیزه ای را ازاین و آن دریافت کنند و وصله زخم و جراحت عمیق مردمی کنند که می دانند چیزی دلخوشکنک و نوعی فرافکنی مسئولیت واقعی شهروندی نیست.
پرسش این است دولت را برای چه تاسیس کرده اند؟نهادی مثل هلال احمر پس برای چه روزی است؟ سازمان های دولتی دخیل برای چه تشکیل شده اند؟ستاد حوادث غیر مترقبه چکار می کند؟صندوق ذخیره ارزی را برای چه گذاشته اند؟ نمی شود که رئیس جمهور درتعطیلات و تفریح باشند و استاندار در خارج مشغول داد و ستد و عیش و نوش باشد آن وقت مردم کوچه بازار هریک برای خود حسابی بازکرده و از مردمی گرسنه و فقیر تقاضای کمک کنند که خودشان هشت درگرو نه شان است.
یک زمانی آمدند دیوارمهربانی راه انداختند که بله بیایید لباس های کهنه خود را دورنیندازید بدهید فقرا بپوشند که نه تنها توهینی بود به این قشر بدبخت و بی نوا.بلکه عملاً کوششی بود برای پوشاندن عذاب وجدان خود و فراتر ازآن لاپوشانی بی عرضگی دولت هایی که تو گویی رسالت شان فقط ویران کردن بوده است.
سیل آمده است این وظیفه دولت است که بلافاصله با مدیریت صحیح تمام نیروهای خود را تجهیز کند. درصورت نیازبه نیرو می تواند طبق قانون از نیروهای لشگری و نظامی استفاده کند. ازصندوق ذخیره پول برداشت کند و تمام خرابی ها وویرانی ها را طی مدت زمان تعیین شده به صورت پروژه تمام کند.نه این که عده ای با چندرغازی پول کاری کنند که دولت اززیر مسئولیت خود هم شانه خالی کند.کرمانشاه چی شد؟ نهایتاً چندروستا و خانه ساخته شد؟ جزاین که عده ای الان با کارگری دارند دفترچه اقساط پرداخت می کنند و هنوز دو ماهی اززلزله نگذشته بود که اداره برق برق شان را قطع نمود.اداره آب آب شان را.
فلسفه وجودی دولت برای اینهاست اگر دولتی به هرنحوی ازانحا نتواند مسئولیت خود را درقبال شهروندانش ایفا کند خود به خود مشروعیتش را ازدست می دهد.کارمردم و شهروندان راستین فشارآوردن به دولت برای انجام وظایفش است.تنها درصورتی که دولت اعلام کند قادر به مدیریت بحران نیست آن وقت سازمان های مردم نهاد رسمی هستند که می توانند پاپیش بگذارند و به کمک دولت و مردم بیایند.سانتی منتالیسم،احساسات گرایی بدون پشتوانه عقلانیت فریبی بیش نیست.خودمان رافریب ندهیم هیچ فقیری با یک لباس زیر کس دیگه ای خوشبخت نشده است فقط دردش سنگین شده است.زمانی کمک راستین اتفاق می افتد که شهروندان بالاتفاق دولت را مجبور به رفع شکاف طبقاتی،فقر زدایی،گسترش عدالت،توزیع عادلانه ثروت و حفظ محیط زیست کنند.نمی شود همیشه دولت گندبزند مردم بشویند.بزارید یکبارهم دولت گندهایش را پاک کند.
پ.ن: تاکید متن بر نقش دولت ها در مدیریت بحرانهاست و البته نویسنده مخالف گل کردن حس انسانیت نیست.📙



@Kajhnegaristan