آموزه من (۱۰)

آموزه من (10)
✍ژاک لاکان


-فکر می کنم شما موضع مرا در این مورد می دانید، اما اگر نمی دانید، در موقعیتی هستم که آن را برایتان بهتر روشن کنم. قاطی کردن سوژه با پیام یکی از ویژگیهای بزرگ تمام چیزهای ابلهانه ایست که در مورد به اصطلاح فروکاستن زبان به ارتباط دارد گفته می شود. کارکرد ارتباطی هرگز مهمترین سویه زبان نبوده است. این نقطه شروع من بود.
فون فریش فکر می کند که زنبورها واجد زبان هستند (1) چون آنها چیزهایی را به همدیگر انتقال می دهند. این درست از همان قماش چیزهایی است که مردم گاه به گاه می گویند وقتی خیالات و وهم برشان می دارد: یعنی اینکه، این حقیقت که چیزی از اجرام فلکی به ما می رسد ثابت می کند که ما از آنها پیامهایی دریافت می کنیم. در چه معنایی آن یک «پیام» است؟ اگر به کلمه «پیام» معنایی می دهیم، بایستی تفاوتی بین آن و انتقال هر آن چه ممکن است باشد وجود داشته باشد. اگر چنین تفاوتی نباشد، هر چیزی در جهان می تواند یک پیام باشد. و علاوه بر این، در اینکه هر چیزی یک پیام است معنایی وجود دارد، به فرض [وجود] آنچه کارکردهای انتقال و رساندن اطلاعات را به اصطلاح آنها باب روز می کند. دیدن این مشکل نیست که این اطلاعات می تواند چنان فرمالیزه شود که بتوان آن را در نقطه متضاد دلالت حک کرد. همین قدر خود این کافی است که نشان بدهد اطلاعات، که در این معنا فهمیده می شود، نبایستی با نتیجه آنچه در استفاده از زبان منتقل می شود قاطی شود.
به بیان در آمدن زبان اول از همه موضوع سوژه گفتن را زیر سوال می برد. سوژه گفتن قطعا نبایستی با با کسی که از فرصت استفاده می کند تا خودش را من، به عنوان سوژه اظهار سخن، بنامد قاطی شود. وقتی او می بایستی در مورد خودش صحبت کند، خودش را من می نامد. من، آنطور که در هر اظهار سخنی آشکار می شود، چیزی نیست جز آنچه ما shifter می نامیم. زبان شناسان ادعا می کنند که آن همچنین سوژه گفتن است. هرچه که بگویند این کاملا غلط است. این آنقدر غلط است که از موقعی که آن را شناخته ایم به روشنی حقیقت نداشته است. شما همیشه می توانید سعی کنید سوژه یک گفتن را پیدا کنید. در هر صورت آن برای کسی که می تواند بگوید من آنجا نیست.

(1)کارل فون فریش سی سال از عمر خود را صرف مطالعه میان زنبوران عسل کرد و بسیاری از علامات ارتباطی آنها را کشف نمود. وی از جمله دریافت که زنبوران عسل از طریق آنچه به نام «رقص زنبوران عسل» معروف است، اطلاعات لازم را درباره مختصات منابع غذایی تازه به همنوعان خویش منتقل می سازند. به نظر فریش رقص زنبوران عسل حاوی دو پیام است: فاصله کندو تا محل مکشوف و جهت یا زاویه محل نسبته به خورشید در زمان رقص. (گیتی نامک/ امان الله قرشی/ انتشارات اطلاعات 1384)


@Kajhnegaristan