🔶دیگری لاکان، در پایه ای‌ترین سطح خود، با نوع دیگر سخن مرتبط است

🔶دیگری لاکان، در پایه ای‌ترین سطح خود، با نوع دیگر سخن مرتبط است. چون می توانیم موقتاً چنین فرض کنیم که نه تنها دو نوع سخن مختلف وجود دارد، بلکه این دو کلا از دو موقعیت روانشناختی متفاوت ناشی می‌شوند: ایگو (یا خود) و دیگری.
روانکاوی با این پیش انگاره آغاز می شود که نوع دیگر سخن از یک "دیگری" ناشی می شود که تعیین موقعیت آن به نحوی مقدور است؛ عقیده بر این است که کلماتی که بدون قصد قبلی گفته شوند، ازدهان بپرند و زیر لبی یا مغشوش ادا شوند، از جایی دیگر، از عاملیت دیگری به جز من آمده‌اند.
فروید این جای "دیگر" را ناخودآگاه نامید و لاکان قاطعانه اظهار می‌کند "ناخودآگاه گفتمان دیگری است"، یعنی ناخودآگاه از واژه هایی که از جای دیگر به جز سخن ایگو آمده‌اند تشکیل می شود. پس در این پایه ای ترین سطح ممکن، ناخودآگاه گفتمان دیگری است. خب ،آن گفتمان دیگر چگونه از "درون" ما سر در آورده است؟ ما باور داریم که اختیارمان به دست خودمان است، اما گاهی اوقات گویا چیزی بیرونی و بیگانه از دهان ما سخن می گوید. از دیدگاه خود و ایگو، "من" نمایش را اجرا میکند: آن جنبه ازما که "من" می نامیم معتقد است که می داند به چه فکر میکند و چه احساسی دارد و آنچه انجام می دهد به چه دلیل انجام می‌دهد. عنصر مزاحم- نوع دیگر سخن -کنار گذاشته میشود، تصادفی انگاشته و عاقبت بی اهمیت دانسته می‌شود. افراد مستعد لغزش زبانی اغلب تصور می‌کنند گاه به گاه زبانشان بند می آید یا صرفاً مغزشان تندتر از دهانشان کار می کند و در تلاش برای ادای همزمان چند کلمه با زبان کندکار خود گیر می کنند. در این موارد لغزش زبانی را عارض بر ایگو می‌دانیم، اما اهمیت آن را نادیده می گیریم. با این که در موارد بسیار، شخصی که مرتکب لغزش زبانی شده احتمالاً جمله ی "فقط مرتکب یک گاف تصادفی بی‌معنا شدم" را به زبان می‌آورد، جواب دندان شکن فروید این خواهد بود که "حقیقت به سخن آمده است" هرچند اغلب مردم به آن گفتمان "دیگر" که در گفتمان ایگو رخنه و در آن وقفه ایجاد می کند چندان اهمیت نمی‌دهند، روانکاوان معتقدند که این جنون نمایان روش خاص خود را دارد، منطقی یک سری قابل تشخیص در پس آن وقفه ها هست و، به عبارت دیگر، هیچ تصادفی در کار نیست. روانکاوان به دنبال کشف منطق این جنون اند، چون فقط با تغییر منطق حاکم بر آن وقفه ها، فقط با تأثیر گذاشتن بر گفتمان "دیگر" است که تغییر حاصل می شود.

----------------------------------------

بروس فینک،سوژه لاکانی بین زبان و ژوئیسانس/زبان و غیریت.ص.31-30


@Kajhnegaristan