«تبیین و بررسى مبانى معرفتى دیرینه شناسى میشل فوکو». چکیده

"تبیین و بررسى مبانى معرفتى ديرينه شناسى ميشل فوكو"
✍ مهدی حسین زاده یزدی/ سید محسن ملاباشی/ منیره زین العابدینی رنانی


چكيده
🔶ميشل فوكو، از انديشمندان بسيار تأثيرگـذار معاصـر در جهـان بـود. او نقـدهايى جـدی بـه انديشمندان پيش از خود مطرح كرد و از بسياری از آنها نيز تأثير پـذيرفت. ايـن مقالـه در پى بررسى مبانى معرفتى ديرينه شناسى او با كنكاش در كليدواژه های اصلى و مرتبط انديشۀ او با اين موضوع است. برای دستيابى به ايـن هـدف، پـس از ارائـۀ نمـايى كلـى از فوكـوی ساختارگرا و بررسى مفاهيمى همچون ديرينه شناسى، اپيسـتمه و گفتمـان بـه ايـن پرسـشها پاسخ داده مىشود: تعريف فوكو از حقيقت چه بود؟ برای دستيابى به حقيقت چه راهـى را برگزيد؟ آيا فوكو نسبیگرا بود؟ فوكو در چه ساحتى نسبیگرا بود و مبنای نسبیگرايى او چه بود؟ در پاسخ به ايـن پرسـشها مىتـوان گفـت ديرينه شناسـى فوكـو، در بـاب صـدق، انسجامگراست. نظريۀ انسجام، تعريف حقيقت را منوط به انسجام گزاره و دانش مـدنظر بـا مجموعه ای از گزاره ها میداند. فوكو، معتقد است بايد حقيقتهای گوناگون و مدفون شده در تاريخ را با روشى ديرينه شناسانه شناسايى كرد. فوكو، از انواع نسبیگرايى، نسبیگرايى
هستی شناسـانه و شناخت شناسـانه را برگزيـد....
متن کامل مقاله را در پی دی اف زیر مطالعه بکنید 👇

@Kajhnegaristan