☝️ادامه …

☝️ادامه ...
همانند گونه ای از رفتار اجتماعی که قبلا و بارها و بارها در اظهار وضعیتهای اقرار گونه ای که انسانها با حضور خود در برابر گزینشگر و متن فورمهای گزینش خود را نشان داده و چون ردی بدفورم،عمیق ترین لایحه های وجدان خود را خراش انداخته اند. و اداهای تهوع آور همراه آن: اذن حضور و نوعی از شرفیابی در جایگاه نوعی از زیستن: بازمانده های آشویتس.
زندگی روزانه در اینگونه جوامع،نوعی مواجهه روزانه با"شر در نهایت حد و قواره آن" است: مدرسه تمام و کمالی است برای درک آنچه"شیطان،اعمال و افکار شیطانی" نامیده اند،منتهی نه محدود به افرادی، گروهی،دسته ای و نحله ای که در سطح فراگیرترین تعداد آحاد مردم.
در اینگونه جوامع،همیشه با "باقیمانده ای"،"امری ای اضافی"،ولی بشدت فعال،درک نا پذیر ،غیر قابل بیان و امری پلشت در زندگی افراد و کلیه عرصه های زندگی نه تنها حاکمان و خودیها،که فراگیرترین تعداد آحاد جامعه روبرو می شویم،امری هضم نشدنی،عجیب و بیان نشدنی، که در جایگاه"اصل" و "جوهر" و "بنیانی" برای بودن،ماندن و موفقیت در زندگی خود را نشان می دهد. و در این شرایط تنها راه برای در امان ماندن واجتناب از تاثیرات ویرانگر و شدت پستی ای که این "جوهره" از خود نشان می دهد و سیل مهیبی که بجانب کلیه زوایای زندگی، وعمیق ترین لایه های درون و ارکان شخصیتی جاری میسازد و اجتناب از در غلطیدن بدامان پوچ گرایی برآمده از مواجهه صادقانه با آن،همان بهتر که هرچه زودتر "هر آنچه بوده و هنوز هست"کنار گذاشته شده و انکار گردند.


@Kajhnegaristan