• زیست‌سیاست ژست: سینما و تن نرولوژیک (بخش دوم). • پاسی والیاهو. • برگردان علی جمشیدی

• زیست‌سیاستِ ژست: سینما و تنِ نرولوژیک (بخش دوم)
• پاسی والیاهو
• برگردان علی جمشیدی

▪️▫️▪️▫️▪️▫️

این نقطه از تاریخ را می‌توان سرآغاز زیست‌سیاستِ ژست از منظر سینما دانست. آگامبن در یک بازبینی در خوانشِ فوکو از ایده‌ی زیست‌سیاست، سویه‌ای ویژه از ایده را پررنگ‌تر نمود: کنترل بر بدن و بهینه‌سازی رفتارهای فیزیکی به منظور افزایش کارایی اقتصادیِ بدن؛ آن‌چه در آرای آگامین تمایز ما بین دو فرم از زندگی نامیده می‌شود: بیوس ‌(bios) یا حیاتِ اجتماعیِ فرد درتقابل با زئو (zoe) که نفسِ حیات است [و مشترک مابین انسان‌ها، حیوانات، گیاهان و خدایان]. زیست‌سیاستِ آگامبنی همواره در مرز لغزنده‌ی حیات برهنه (‌bare) — زیست اجتماعی و انسان — حیوان در حال نوسان است.

بدن نرولوژیک را می‌توان تجسم‌بخش حیات برهنه‌ی سوژه دانست جایی که - به یک آن- بدن بدل به ابژه‌ی میل و دانش می‌گردد تا مرزِ فرار ما بین انسان و آن‌چه انسان نیست را تعین بخشد. اگر ژستِ «نرمال» توانِ معنابخشی به خود تحت لوایِ بیوس را دارد، ژست هیستریک در آستانه ایستاده است؛ در «لِمِن» (limen)؛ جایی‌که مرز مبهم خودآگاه و ناخودآگاه- همان‌ظور که روان‌کاوان می‌نامند- از هم سوا می‌گردد. آگامبن در تلاش است تا اثبات کند که این مرز، همان مرز ما بین سیاست و حیات است که سینما بدان صورتی مدرن بخشیده؛ در هم فرورفته و اضطراری: سینه‌عریانِ بلانش، شناساگرِ شیمیاییِ ژیل و کرونوگرافی - جملگی- ترجمان این مرزند، جایی‌که بدن ورایِ خودآگاه و اراده، شروع به رعشه می‌کند و در چارچوب دیسیپلین سینماتوگرافیک، ژستِ زیست‌سیاست‌ورزانه را تولید می‌کند: بازیگر و مراقبه، بدن و کام‌رانه‌ی نمایش.

@Kajhnegaristan

▪️▫️▪️▫️▪️▫️

متن کامل این جستار را در وبسایت نهست بخوانید:

http://www.nhst.ir/1397/08/17/cinema/5118/