❗️درباره شهرستان❗️. ✍ محمد مهدی اردبیلی

❗️درباره شهرستان❗️
✍ محمد مهدی اردبیلی


📙تصور ساده‌انگارانه‌ای که در پایتخت نسبت به شهرستان‌ها و در مراکز استان‌ها نسبت به حواشی و توابع وجود دارد این است که به دلیل تمرکز نهادها و امکانات فرهنگی در مرکز، سطح دانش، مطالعات، مطالبات، دغدغه‌ها و فعالیت‌های مناطق حاشیه‌ای، یا به بیانِ عمدتاً تحقیر آمیزِ مصطلح، «شهرستان»، بسیار نازل‌تر و خام‌تر است. این نگاهِ از بالا به پایین، البته حاصل تن سپردن به معیارهای اقتصادی و فرهنگیِ کاذب و منحط است. تجربه شخصی من (از اهواز گرفته تا گیلانغرب و از بابل گرفته تا سنندج) بارها و بارها خلاف این را نشان داده است. اتفاقاً افراد دغدغه‌مندی که در فاصله‌ای مکانی از مراکز تجمع امکانات و نهادهای فرهنگی زندگی می‌کنند، دقیقاً به واسطۀ همین فاصله‌گیری، از نوعی خودساختگی و استقلال فکری و موضع انتقادی برخوردارند که در مرکز، و به ویژه پایتخت، کمتر به چشم می‌خورد. اگر فردی بتواند در شهرستان و توابع، از سبک زندگی و مناسبات بازدارنده و مبتذل موجود فاصله بگیرد و به تامل، مطالعه و حتی فعالیت‌های عملی و گروهی بپردازد، حاصل به مراتب مفیدتر و موثرتر از افراد به‌ظاهر فرهیخته‌تری است که در پایتخت در مناسباتی به مراتب پیچیده‌تر همراه با ژست‌های فریبنده‌تر گرفتارند. از سوی دیگر، مسئلۀ تاثیرگذاری انضمامی در شهرستان‌ها، از جهتی، بسیار پررنگ‌تر از تهران است. در تهران فضای فکری و فرهنگی تا حد زیادی اشباع شده است و مخاطبان و علاقه‌مندان در این بازار مکارۀ موسسات و نشست‌ها و جلسات و نهادهای رنگارنگ، دیگر برای این سخنرانی یا آن نشست چندان ارزشی قایل نیستند. اما در یک شهرستان، به دلیل بسته‌تر بودنِ فضا و فقدان نهادهای رنگارنگ، تمایل و جدیت بیشتری برای گفت‌گو، اندیشه و عمل وجود دارد. شاید یکی از بهترین نمونه‌های این مدعا، بنا به تجربۀ من، جلسات پرسش‌وپاسخ بعد از سخنرانی‌ها بوده است. در برخی موارد، سوالات، به‌ویژه از حیث کیفیت، چنان جدی است و افراد چنان دغدغه‌مندانه می‌پرسند که کمتر در تهران نمونۀ آن یافت می‌شود. به هر ترتیب، فایل صوتی زیر، پرسش‌و پاسخ بعد از سخنرانی اخیر من در شهر شیراز است که البته برخی مستمعان از مناطق دیگر خود را به جلسه رسانده بودند. جدیتِ سوالات (که تنها بخشی از آنها در فایل صوتی منعکس شده‌اند)، تلنگری بود به من _ و به ما _ برای بازنگری در این نسبت.
در نهایت، رسالت ما، مرکززدایی و شکستنِ انحصار است و اگر اندیشه‌ای هم بناست خلق شود و اثر بگذارد، تنها باید حاصل همکاریِ جمعیِ ذهن و بازوی همه‌ی ما باشد.📙



@Kajhnegaristan