❗️زمان زمان واماندگی نیست❗️. ✍ قربان عباسی …

❗️زمان زمان واماندگی نیست❗️
✍ قربان عباسی



📙درمقام عاصیان مدرن باید به ابطال پیشداوری هایی بپردازیم که می خواهد ما را کماکان به ماندن در سلول تاریک و نمور عادت دهند.رسالت ما تقدیس زندگی است و راز آن ستایش آزادی است درتمامیت آن.تنها درسایه آزادی است که روح فردی و جمعی زمانه ما دیگربار سرمستی را تجربه خواهد کرد.واماندگی،استیصال،نگریستن برستمدیدگان و تمسخر شکنجه های آنان چهره ای فلاکت بار از ما به جهان مخابره خواهد کرد ننگی که هیچ ملتی سنگینی آن را بردوش خود نمی تواند تحمل کند. ما به دل های زبون و کینه توز نیاز نداریم چون ساختن با این دو محال است. نمی توان درمیان تشنجات زمان نومیدانه لبخند زد سکوت ما و عدم همدردی ما با ستمدیدگان ممکن است به مرگ آنها ختم شود اما بیش ازآن ما خود را دربرابر الهه خرد،عشق،عدالت حلق آویز خواهیم کرد.باری درخلال تاریخ و آشفتگی های آن باید روح خود را بازیابیم.

وظیفه ما کنارآمدن با رنج دیگران نیست وظیفه راستین و انسانی ما پیکار با همه آن عواملی است که سرچشمه های انسانیت را چون دریاچه خشک شده مان خشکانده است.پیکار ما با درون خویش ودرون دیگران است اما اراده ما نباید دمی از مبارزه غافل بماند عشق تنها خاستگاه این پیکار است.عصیان ما باید هشیارانه و ثمربخش باشد.برخی ازما معتقدیم که آنچه کاشته ایم درو نکرده ایم اما بی ثمری این زمین نه ازیورش بیگانگان و بی اعتنایی دیگران بلکه ازفقدان هوشمندی ما نشئت گرفته است.علت شکست را درخویش باید جست و نه دردیگری. ما برای بازی درعرصه سیاست هنوز ورزیده نشده ایم.به اندازه کافی خود را وقف این سرزمین ننموده ایم.واما این ارزنده ترین پند داستایفسکی را باید طلاکوب کرد اگر همه رستگارنشوند رستگاری یک تن چه سودی دارد. نمی توان ایستاد و نظاره گر ظلم و مصلوب شدن بی گناهان بود شرف انسانی ازقبول ظلم سرباز می زند چه برای خود و چه برای دیگری.بخشش واقعی به نسل آینده این سرزمین دادن همه چیز به اکنونیان است. به محض این که عصیان و بهتر بگویم انقلاب ما خاستگاه سخاوتمندانه خود را ازیادببرد خود را آلوده کینه ورزی خواهد ساخت،زندگی را نفی خواهد کرد و به سوی ویرانگری خواهد شتافت وازما جمعی استهزاگر،متشکل از عاصیان حقیر و بردگان بالقوه خواهد ساخت که امروز به عیان می بینیم.

باری هنر ما عاصیان مدرن تدارک دیدن تولدی دوباره درمیان ویرانه هاست.دیگر حتی دورافتاده ترین اقوام وحشی جهان نیز عدالت نقد را با وعده پوچ سرزمین موعود عوض نمی کنند.بیایید زیستن و مردن را بیاموزیم و برای انسان بودن ازخدا بودن امتناع کنیم فقط خدا تنهاست و بی نیاز ما به دیگران برای تحقق رویاهای مان نیازمندیم.چاره ای جز شریک شدن درسرنوشتی مشترک نیست.کنشی روشن بینانه مستلزم درک این نکته است که همه ما تحقیرشدگان زیر یک آسمان تهی نفس می کشیم.نباید مبارزه برای فردایی روشن را به تعویق انداخت.به تعویق افکندن مطالبه آزادی رخصت دادن به رشد علف های هرز است که باغمان را آلوده است اجازه دادن به باد تندی است که نمک را بر سرمان آوار می کند و اجازه دادن است به تداوم همان مائده تلخ بر سر سفره کارگران و فرودستان جامعه مان.باید باردیگر بتوانیم کنار هم زندگی کنیم اما یادبگیریم همدیگر را مهارکنیم و به دیگری ثابت کنیم که خدا نیست.باید کمان مان را ازنو بکشیم و ازنو توانایی مان را نشان دهیم.باری اینک زمان آن است که کمان تاب بخورد ناله چوب بلند شود ودراوج کشش،راست ترین،استوارترین و آزادانه ترین تیر ازچله کمان مان به سوی آینده پرتاب شود.آری چنین باید.📙


@Kajhnegaristan