●لکان با این نظر مخالف بوده است که روانکاوی را در مقولات دیگر بکار ببریم و از آن به اصطلاح (Applied Psychoanalysis) بسازیم

●لکان با این نظر مخالف بوده است که روانکاوی را در مقولات دیگر بکار ببریم و از آن به اصطلاح (Applied Psychoanalysis) بسازیم.

روانکاوی به معنای واقعی کلمه هیچ کاربردی ندارد جز خود روانکاوی، هیچ هدفی هیچ غایتی ندارد جز خود روانکاوی، جز هدف غائی روانکاوی که همان دستیابی به تفاوت مطلق است. حالا اگر بخواهیم از این غایت صرف نظر کنیم و برای آن “کاربرد” پیدا کنیم تنها “کاربرد” روانکاوی همان طور که لکان می گوید فقط «کاربرد تراپوتیک» است، و مثلاً ‌کاربرد آن در مقوله نقد ادبی Applied Psychoanalysis نام ندارد، بلکه این استفاده از تئوریهای روانکاوی برای توضیح یک مطلب است.

اینجا دو مقوله مطرح می‌شوند:
۱) لکان نقد روانکاوانه به هر شکل را به سخره می‌گیرد.
۲) برعکس لکان همیشه معتقد است که روانکاو (مثل هر آدم دیگری که دارد زندگی می‌کند) یک موضع دارد، و اتفاقاتی که در دنیا می‌افتد به او هم مربوطند و موضع روانکاو هم باید از جایگاه روانکاو باشد. پس «نقد روانکاوانه» با «موضع روانکاوی» متفاوت است. روانکاوی درمورد هرآنچه که در دنیا رخ می‌دهد یک موضع دارد (یعنی برای هرآنچه که به افراد بشر مربوط است). اما لکان مخالف آن است که مفاهیم روانکاوی را درجاهای دیگر مورد استفاده قرار دهیم ( کاری که این روزها انجام می‌گیرد).


ـ Applied Psychoanalysis در پی تعالیم لکان معنای متفاوتی پیدا کرده است. همه روانکاوی ها به نقطه پایان روانکاوی نمی‌رسند.

یک مقوله‌ای بنام Pure Psychoanalysis داریم که منجر به تولید یک روانکاو می‌شود.

ولی آن مواردی که به پایان نمی‌رسند، بهر حال با تعدادی نتایج درمانی همراهند و بیمار احساس خرسندی از آنها دارد و بنابراین کار را به سرانجام نمی‌رساند و تعطیل می‌کند. این روند برای آن شخص کاربرد [درمانی] داشته است. پس روانکاوی وقتی کاربردی است، کاربردش برای ارباب است، یعنی این که ما توانسته ایم یک انسان را به گفتار اربابی برگردانیم.

ـ هدف (اشتیاق) روانکاو این است که آنالیزان را به انتهای آنالیز برساند، ولی گاه در رسیدن به این هدف شکست می‌خورد. آنجایی که همه فکر می‌کنند روانکاو موفق بوده است، او خود می‌داند که شکست خورده است. اگر «اشتیاق» و “Act” وجود داشته باشد، روانکاوی باید به نقطه “End of Analysis” برسد و یک روانکاو حادث شود، ولی تعداد بسیار اندکی به این نقطه می‌رسند و در تعداد بسیار بیشتری از موارد شخص به یک ارضاء دست می‌یابد و سمپتوم هایش بهبود می‌یابند و کار روانکاوی را تعطیل می‌کند، ولی خودش راضی است، درحالی که از نظر ما کار ناتمام است. می‌توان گفت این روانکاوی کاربردی است.

#میترا_کدیور


@Kajhnegaristan