پرسه‌زنی؛. ✍ حسام محمدی … …پرسه‌زنی‌ یک کنش است، کنشی خلاقانه و بی‌هدف در متروپولیس مدرن

پرسه‌زنی؛
✍ حسام محمدی


#روزنامه_شرق


پرسه‌زنی‌ یک کنش است، کنشی خلاقانه و بی‌هدف در متروپولیس مدرن. او تماشاگری منزویست که به تنهایی معنا می‌سازد. پرسه‌زن، نسبت به شهر و رخدادهایش مَنشی انتقادی دارد، او می‌تواند طغیانی در برابر تمام نظم‌ها و ناظمان باشد. پیاده‌رو برای او جولانگاهی از برای ایجاد خللی در فضای شهری قلمداد می‌شود، جایی که این قهرمانِ قرن نوزدهمی آرام آرام گام‌هایش را بر زرق و برق‌های بورژوایی می‌فشارد و از آنها عبور می‌کند. شهر بیش از همه نظم و انضباط را می‌جوید، اما این پرسه‌زن است که خارج از قواعد شهری در پیاده‌رو‌ها جولان می‌دهد. پرسه‌زن بنیامینی نقطه مقابل روزمره‌گی‌هاست. او قهرمان دنیای مدرن است و از تمام ملالت‌ها گریزان، از تمام یکنواختی‌ها و روزمره‌گی‌هایی که انسان مدرن در آن دست و پا می‌زند. ‌تفرج بدون هدف، والاترین آرزوی پرسه زن است، جایی که او در روایتِ فرانز هسل به استحمامِ در میانِ ازدحام جمعیت مشغول می‌شود. او از جلوی ویترین مغازه‌ها عبور می‌کند، کالاها را دید می‌زند و از آنها لذت می‌برد، بدون آنکه واقعاً به مصرف آنها بپردازد. پرسه‌زن خلاق است، نسبت به امور آگاه است و خیابان‌ها را همچون نوشته‌ای بر کاغذ می‌خواند. او در میان ازدحام جمعیت می‌چرخد، دید می‌زند، به ویترین مغازه‌ها نزدیک می‌شود، اما هرگز دغدغه خرید ندارد و در نئشگیِ تمام، خیابان‌ها را در‌می‌نوردد. او کماکان به نظربازی با شهر خو کرده و شهر برایش عرصه بی‌پایانِ شهوت و لذت‌جویی‌ است. پرسه زن فعال است و لاقیدانه همه چیز را زیر نظر می‌گیرد. او فردی بیگانه است که فاتحانه در جست‌وجوی یک تسلای خاطر در شلوغی جمعیتی ناشناس ناخودآگاهانه قدم می‌زند و جهان را در قامتِ ناظری سرگشته و سرگردان به تماشا می‌نشیند. پرسه‌زن در سرمستی تمام خود را میانِ جمعیت رها می‌کند و مشتاقانه به چشم‌چرانی می‌پردازد. او در جستجوی رازها و ابهام‌های نهفته در اشکال زندگی است و در پی یافتن نشانه‌ها و سرنخ‌هایی، از آنچه که در میان هزارتوی جمعیت، هزارتوی خاطرات و هزارتوی روابط پنهان شده است...


@Kajhnegaristan