«خودانتقادی»

"خودانتقادی"
✍ رضا مجد


🔶 باید شهامت نقد خویش را داشته باشیم، شهامت به چالش کشیدن خویش و باورهایی که به آن رسیده ایم یا به ما تحمیل شده، آنهم بدون هیچ گونه ارزیابی و راست آزمایی، باید توان سوال پرسیدن در خود و از خود را تقویت کنیم، از شک کردن نباید بهراسیم، حتی اگر این شک کردن بنیان های وجود ما را به لرزه درآورد، باید این را بخاطر سپرد که واقعیت، همیشه برداشت من از واقعیت است، و من محصور حصار تنگ منظر خویش هستم و واقعیت را همیشه از این منظر می بینم و می سازم، و برای اینکه این واقعیت تطابقی نسبی با واقعیت واقعی داشته باشد باید آن را واقعیت سنجی بکنم، باید بسنجم که این واقعیت تا چه حد به پیش فرض ها و باورها و ایدئولوژی های من آلوده شده است، یعنی تا چد تحت تاثیر القائات و آرزومندی من قرار گرفته است، یعنی خواست و پیش فرض های من به واقعیت تحمیل شده است.
گاهی ما واقعیت را برمی سازیم، آنهم به گونه ای که پیش پنداشتها و پیش فرض های ما را تایید کند، و مطابق آن باشد، یعنی واقعیت را روبه پس با منطق خاص خودمان بر می سازیم، و این واقعیت ممکن است که هیچ ربط وثیق و منطقی با واقعیت ساری و جاری اطراف ما نداشته باشد، بلکه واقعیت برساخته ی ذهن من و تصورات من باشد. پس نباید به صورت جزمی به باورهای خود و به آنچه تصور می کنیم واقعیت است و به آن رسیده ایم بچسبیم و آن را در حد مطلق ارتقاء بدهیم. همیشه باید آمادگی داشته باشیم که باورهای ما زیرسوال برود و یا واقعیت من واقعیت دیگری یا دیگران نباشد، اگر واقعیت همیشه برداشت من از واقعیت است، پس واقعیت برای دیگری هم برداشت او از واقعیت است، پس واقعیت ها و برداشت های از واقعیت متفاوت است، و این نکته ی ظریف و لحاظ نکردن آن، باعث بروز اختلافات زیادی در ارتباطات ما می شود.
تنها راه واقعیت سنجی واقعیت، به اشتراک گذاشتن آن در یک فضای بین الاذهانی و فضای گفتمانی است، رسیدن به یک فهم نسبی مشترک و مفاهیم مشترک با گفتگو و دیالوگ است، نه تحمیل کردن واقعیت های مان به دیگری، گفتگو تنها راه ممکن است تا از بار تنش حاصل از مواجهه های واقعیت های متفاوت خلاص شویم.


@Kajhnegaristan