…ادامه ☝️

...ادامه ☝️
در آنزمان یک فهمی در مورد وبا وجود داشت که معتقد بودند برای اینکه وبا کنترل بشود باید هوا در جریان بیفتد چرا که ریشه ی بیماری را در هوا می دانست، و چون ساختار شهر طوری بود که اجازه نمی داد جریان هوا عبور کند، کوچه های تنگ و خانه های بهم چسبیده، پس زمانی که وبا تبدیل به مسئله می شود به نوعی اذهان برای این گسترش آماده می شود، یا اولین بار پلیس در قالب بهداشت یار پروبلماتیزه می شود، پس وبا در قالب یک " امر واقعی" لاکانی، و یک ایونت و رخداد، هم باعث شکل گیری بهداشت می شود، باعث تولد سوژه ی مطالبه گر می شود، قبل از وبا و قحطی، حکومت هیچ وظیفه ای در قبال شهروندانش نداشت، ولی بعد از وبا، قحطی و وبا پروبلم و مسئله ی حکومت می شود و زمانی که حکومت شروع می کند به سامان دادن اوضاع و گماردن امنیه ها در قالب نگهبان ها بر سر چاههای برف خانه ها و رودخانه ها و قنات ها، یکدفعه مردم متوجه می شوند، عه، حکومت در قبال مردمش یک سری وظایفی دارد و این وظایف به شکل حق باید مطالبه شود، جالب است وبا و قحطی باعث شکل گیری اولین بار مرز به عنوان مفهومی مدرن می شود، قبل از آن چیزی بنام مرز به آن مفهومی که الان می فهمیم نبود، چیزی بنام سرحدات بود که همیشه سر این سرحدات هم جنگ بود. وبا باعث تولد مقوله ی مرز می شود، حتی وبا باعث تولد چیزی بنام پاسپورت برای اولین بار می شود.


@Kajhnegaristan