❗️ «راهی برای عبور و تمامیت خواهی انقلابی» ❗️

❗️"راهی برای عبور و تمامیت خواهی انقلابی"❗️
✍دکتر قنبرپور


📙 عبری را "راهی برای عبور" نیز معنی کرده اند و "عرب" را هم،مُعَرَّب ِ"عَبَر" دانسته اند.
.
با اوج گیری دامنه تظاهرات و اعتراضات دانشجویی در سودان از چند ماه قبل و گسترش آن بمیان توده های مردم،"عصای خوف آور استبداد تمامیت خواهانه در سودان" خیلی سریع و چون شبحی بی جان،از کارکرد افتاد و توده های شتاب زده مردم به ندای "آلا- صالح ها" برای "گشودن راهی برای عبور"،در شّطّحی شوق انگیز ،"ثوره"را در پیش پای جنبش نو پای آزادیخواهی سودان قرار دادند.سران جوان و در راس آنها حضور پرشور "زنان آزادیخواه" در جایگاه"لمس کنندگان جباریت مضاعف" تمامیت خواهی دینی در سودان،ندای"راهی برای گذشتن" سر می دهند و توده های مردم،با پاسخ"ثوره" تکلیف را برای آنها تحمیل می کنند: انقلاب،انقلاب.
آرنولد توینبی در سومین جلد از مجموعه ۱۲ جلدی"پژوهشی در تاریخ"،عنوان می کند که:هدف از بحث و جدل،فراگیری است و نه پیروزمندی،بعبارت دیگر، یاد گیری تنها راه پیروزی بر جهل و درک حقیقت است. و تجربه یک قرن زندگی با تمامیت خواهی انقلابی در سراسر جهان نشان می دهد که تمامیت خواهی،کمترین استعداد و فراهم نمودن زمینه برای درس آموزی و عبرت را از خود نشان می دهد و بدتر از همه این خصلت دیو گونه خود را همه گیر نیز می سازد و خود و مردمان تحت اسارت خود را در معرض آنچیزی قرار می دهد که توینبی آنرا"وحشتناک ترین پدیده "تاریخ اجتماعی آدمها می نامد: ازهم پاشیدگی اجتماعی.
وقتی جامعه ای در" راه فروبسته "تمامیت خواهی انقلابی بدام افتاد،"غریزه فرار از وضعیت مغایر حیات"،یعنی فروپاشی اجتماعی،اورا ناگزیر از انتخاب راهی می کند که "کمتر" بد از فروپاشی است: جنگیدن،همانکه توده های حلقه زده بدور آلا- صالح سر می دهند: ثوره.
وقتی راههای"حضور روزانه مردم در اداره امور زندگی" و گردش دموکراتیک اداره امور با انتخابات آزاد در یکسو و گزینش و تربیت نیروی انسانی براساس شایسته سالاری حرفه ای در سوی دیگر توسط سدهای"نظارت استصوابی" و "مدیریت رانتی بر مدار روابط پشت پرده خودیها"ممنوع و اخته گردید،و هر اقدام اصلاح تدریجی با انواع "حذف ها،حصرها و بندها" مهار گردید،چه راهی می ماند جز در غلطیدن در ورطه فروپاشی که"ثوره" نیز متاسفانه،تنهایکی از نمودهای آن است.
و اینرا توینبی تجربه نکرده بود و انتقادی است که می توان بر آرای او وارد ساخت.در زمان او هنوز"عزت نفس" و قلل شامخ،همانکه او از "پولس حواری" در نامه دوم قرنطیان آمده است،از اعتبار"عملی" برخوردار بود:به نفس زنده ایم و نبرد با وسایل نفسانی ممکن است. و اگر"سرزمینهای پستی هم در پشت سر وجود دارد و اگر جامعه ما قابلیت آنرا ندارد که گرایشهای سبعانه خویش را تلطیف کند،برایش بهتر آن خواهد بود که فنون جنگ نفسانی را بکار گیرد و نگذارد خانه اش را چپاول کرده و غیر مسکون سازند و در هایش را بر روی اهریمن نابکار بگشایند. و تمامیت خواهی انقلابی،جامعه را به"مزرع سوخته ای" تبدیل می کند که در آن با معنازدایی از تمامی مفاهیم و اعمال شریف و رهایی بخش زندگی،"اهریمن نابکار" صحنه گردان اصلی امور،الگوی انسان موفق و حتی محبوب اعماق "نفسانی" فراگیرترین توده های مردم نیز می شود: دیگری می میرد.
آلن بدیو معتقد است که "نور" نمی میرد و ۳۰ سال وحشت و نسل کشی عمر البشیرها نیز نمی توانند به "انقطاع نسل" کاشفان فروتن شوکران و خشکاندن کامل چشمه های زندگی شرافتمندانه نائل آیند؛ و در شکافهای رخداده و اجتناب ناپذیر در مسیر تاریخ بهم پیوسته نفرتها،خرابی ها و جباریت ها،"آلا - صالح ها"بر خرابه های متعفن تمامیت خواهی نیز ریشه می زنند و قد می کشند و دوباره "بهار تحول آزادیخواهانه" رخ می نماید: باید به رخداد ایمان آورد و خود را از مسیر زنجیره کهنسال"رخداد کاشفان فروتن شوکران" که چون زنجیره ای نورانی بر مسیر زندگی جوامع بشری می درخشد،منقطع نساخت.📙



@Kajhnegaristan