🔶این میانه، فضایی هست برای یک انقلاب منفعل جادویی که به جای برخورد مستقیم با قدرت، به آرامی، آنرا از راه خوردن پایه‌های زیرزمینی ا

🔶این میانه، فضایی هست برای یک انقلاب منفعل جادویی که به جای برخورد مستقیم با قدرت، به آرامی، آنرا از راه خوردن پایه های زیرزمینی اش فرسوده ساخته، روزانه از شرکت در آیین ها و رسوم نگه دارنده اش خودداری می کند. آیا مهاتما گاندی هنگام رهبری مقاومت ضدانگلیسی در هند به نوعی چنین کاری نمی کرد؟ او به جای حملۀ مستقیم به دولت استعماری، جنبش های نافرمانی مدنی، تحریم اجناس انگلیسی، و خلق فضای اجتماعی در خارج از دسترس دولت استعماری را سازماندهی کرد. پس هرقدر هم این سخن، جنون آمیز جلوه کند، باز می توان گفت که گاندی خشونت آمیزتر از هیتلر بود. این که هیتلر را آدم شروری بدانیم که مسئول کشتار میلیون ها نفر بوده، ولی همزمان بگوییم که او آدم جگرداری بوده که با اراده ای آهنین خواسته هایش را دنبال کرده، نه تنها بیان فکری تهوع آور، بلکه خیلی ساده، اشتباه است: نخیر! هیتلر “جگر نداشت” که واقعا امور را تغییر دهد! همۀ کارهای او اساسا واکنشی بود: او چنان عمل کرد که به واقع چیزی تغییر نکند؛ او عمل کرد تا جلوی کمونیسم را که یک تغییر واقعی بود بگیرد. جنایت او در حق یهودیان در نهایت برای ایز گم کردن و نزدیک نشدن به دشمن واقعی، یعنی هستۀ مناسبات اجتماعی سرمایه داری بود. هیتلر یک نمایش انقلابی به راه انداخت تا کاپیتالیسم بتواند به بقای خود ادامه دهد؛ برخلاف او جنبش گاندی به طور موثر کمر به مختل ساختن کارکرد دولت استعماری بست.


اسلاوی ژیژک


@Kajhnegaristan