به این معنا که کنش‌های گفتمانی ابعاد غیرگفتمانی جهان اجتماعی را به همان اندازه بازتولید می‌کنند /تغییر می‌دهند که دیگر ابعاد جهان

به این معنا که کنش‌های گفتمانی ابعاد غیرگفتمانی جهان اجتماعی را به همان اندازه بازتولید می‌کنند /تغییر می‌دهند که دیگر ابعاد جهان اجتماعی به گفتمان‌ها شکل می‌بخشند. و این دو دوشادوش یکدیگر، جهان انسانی را برمی‌سازند. (همچنین یورگنسن و فیلیپس، 2002؛ و پنی‌کوک، 1994)
پیشتر گفتیم رویکرد وداک و فان‌دایک به گفتمان نیز همسو با فرکلاف است و هر دو گفتمان را زبان به‌مثابه‌ی کنشی اجتماعی تلقی می‌کنند؛ با این تفاوت که هر یک نگاه مختص به خود را در تحلیل انتقادی گفتمان دارند. وداک به جنبه‌های تاریخی و درزمانی گفتمان تاکید دارد و فان‌دایک رویکردی شناختی به این مباحث اتخاذ کرده است. (وداک، 2001الف؛ فان‌دایک، 1997 و 2001)🔆

پانویس
(1) Deconstruction
(2


@Kajhnegaristan