🔆چهار دهه زندگی در ورطه مدیریت رانتی و بینش «خودی-غیرخودی»، زندگی در جامعه ما را در وضعیتی فرو برده است که: هیچ عرصه‌ای از زندگی د

🔆چهار دهه زندگی در ورطه مدیریت رانتی و بینش "خودی-غیرخودی"، زندگی در جامعه ما را در وضعیتی فرو برده است که:هیچ عرصه ای از زندگی در جامعه امروز ایران نیست که مفاهیمی چون "محیر العقول"،"فاجعه"،"بحران ساختاری"،"تخریب بنیانی"در مورد آن صادق و جاری نباشد.ولی هرچه هست،پاشنه آشیل وضعیت "بی مانند کنونی" در دو کانون اصلی متمرکز شده است.
۱-ناتوانی،ناکارآمدی و ناسالمی ساختاری و غیرقابل علاج "مدیریت رانتی" در اداره امور جامعه و حفاظت و حراست از اموال عمومی و منابع و ذخایر ملی در کلیه اشکال آن.
۲-ضعف ،غیرممکنی و عدم علاقه ساختار شکن وسیع ترین اقشار مردم ایران به تشکل یابی دموکراتیک و فعالیت روزانه در قالب احزاب،سندیکاها و انواع نهادهای خود گردان مردمی است که نظارت بر " نقش اساسی دولت در دست یابی به توسعه متوازن" در یک کشور نفتی- در حال توسعه را غیر ممکن و ناکار آمد ساخته است.
۳- تجربه جهانی موجود در یک قرن اخیرنشان می دهد که،بلای جانکاه و سیل ویرانگر"تمامیت خواهی انقلابی" اگر بتواند"در *هر کشور* و در زندگی*هر ملتی*،امکان و فرصت دست یابی و تسلط بر"جامعه مدنی و نهاد دولت " را بدست آورد،جامعه و کلیه عرصه های زندگی را باچنان حجم عظیم و ساختارشکنی از سرکوب و حذف دگراندیشی و غیرممکنی بنیادی در شکل گیری دموکراتیک خود گردانی مدنی در یکسو و ناتوانی- ناکارآمدی بنیادی مدیریت رانتی و فساد بی حد وحصر اشرافیت دولتی در سوی دیگر روبرو می سازد که برون رفت عقلانی از آن،《عملا》به امری غیر ممکن تغییر وضعیت می دهد،
اشرافیت دولتی و عطش سیری ناپذیری آن به ثروت،قدرت و انحصار ِتا لحظه آخر آنان بر ارکان مدیریت جامعه در یکسو و تکوین مهیب و نکبت بار آنها در قالب انواع مافیاهای پول و قدرت در سوی دیگر،جامعه را با چنان حجم و ابعاد غول آسایی از تخریب و ناتوانی نهاد دولت و تغییر کاربری و مال خود سازی اموال و امکانات عمومی و ملی درگیر می سازد،که از هم گسستگی "هیولایی"تمام ارکان حیات جمعی را بر سرنوشت کشور و مردم تحمیل کرده و فروپاشی رابه محتمل ترین شکل "تغییر اجتماعی"ارتقا می دهد.
کافیست نیم نگاهی به تجربه جهانی موجود در کشورهای انقلابی در سه دهه اخیر و در انواع و اشکال "نظامهای تمامیت خواه انقلابی" و در سراسر جهان بیاندازیم.
"اضطرار های پایان ناپذیر"،"بحرانهای متصل بهم و در کلیه عرصه های زندگی و همیشه در لیست انتظار برای وقوع" و "قدرت نفس گیر" آنها در استقرار افلاس و ناتوانی عمومی جامعه در یکسو و غیر ممکنی رجوع به"عقلانیت مدنی"در یک شرایط عادی- تدریجی در سوی دیگر را بایستی بسیار جدی گرفت و چاره ای بر آن اندیشید.🔆


@Kajhnegaristan