🔶 نخواندن و دوباره نخواندن و بحث نکردن درباره‌ی مارکس … و فراتر نرفتن از «خوانش» یا «بحث» علمی و دانشگاهی درباره‌ی او، مطلقا یک قص

🔶 نخواندن و دوباره نخواندن و بحث نکردن درباره ی مارکس... و فراتر نرفتن از "خوانش" یا "بحث" علمی و دانشگاهی درباره ی او، مطلقا یک قصور[faute] خواهد بود. قصوری بسیار بزرگ، کوتاهی و اهمال در مسئولیت نظری، فلسفی، و سیاسی. در زمانه ای که ماشین عقاید و سازوبرگ های ایدئولوژیک "مارکسیستی" ( دولت ها،احزاب،هسته ها، اتحادیه ها، و دیگر پایگاه های تولیدات مکتبی) در حال ناپدید شدن اند، جز بهانه هیچ توجیه دیگری برای شانه خالی کردن از زیر بار این مسئولیت نداریم. بدون این مسئولیت، آینده ای وجود ندارد. بدون مارکس نه، بدون مارکس هیچ آینده ای در کار نیست، بدون خاطره ی مارکس، بدون میراث بری از او: اما از یک مارکس به خصوص، از نبوغ [genie: جن] او، دست کم از یکی از ارواح او، چون این فرض و بلکه پیش داوری ما خواهد بود: از او بیش از یکی هست، باید بیش از یکی از او وجود داشته باشد.


ژاک دریدا،اشباح مارکس،ص. 35 - 36


@Kajhnegaristan