📝 تسلابخشی‌های جناب آلن دوباتن برای کسانی که دنبال شغل مورد علاقه شانند!. ✍ محمدزمان زمانی

📝 تسلابخشی های جناب آلن دوباتن برای کسانی که دنبال شغل مورد علاقه شانند!
✍ محمدزمان زمانی


هگلی های راست عمده تاکیدشان را بر روی این شعار بود که "واقعی عقلانی است" بر خلاف هگلی هلی چپ که روی "عقلانی واقعی است" تاکید میکردند. اولی سرشتی محافظه کار داشت و دومی انقلابی. کتاب آلن دوباتن درباره شغل مورد علاقه را هم از منظر همین دو جبهه فلسفی- سیاسی می توان نگریست. برداشت کلاسیک مدافعان سرمایه داری این بود که سرمایه داری در مقام یک واقعیت امری است عقلانی که هم دارای انسجام درونی است هم با طبع بشر سازگار است و هم با جهان. عصر پسامدرن نشان داد که واقعی عقلانی نیست اما تلاشی هم برای به واقعیت درآوردن امر عقلانی از خود بروز نداد. تنها به این واقعیت که واقعی غیرعقلانی است خوشامد گفت و آنرا با آغوش باز پذیرفت و از نشانگان اش لذت برد. دوباتن نیز ما را به کوشش در جهت انطباق با اقتضایات سیستم سرمایه داری فرامیخواند. و این فراخوان او خود نیز عاری از ناسازگاری و عدم انسجام نیست. مثلا هر جا که بتواند و در واقع با ضروریات سازوکار سیستم تنافر نداشته باشد ما را فرامیخواند به اینکه احساسات شهودی رمانتیک مان را تقویت کنیم، ولی آنجا که این احساسات مانعی برای تبدیل ما به کارکنان و شاغلان آرام و مطیع بازار باشد ما را به نادیده گرفتن شان ترغیب میکند. آنچه در بن نظرات او بصورتی نامصرح و بیان نشده وجود دارد و دست اندرکار تصویب و تجویز و پیچیدن چنین نسخه هایی است یک چیز بیشتر نیست و آن ابدی بودن و اجتناب ناپذیر بودن سیستم سرمایه داریست. سرمایه داری تغییر نمیکند شما تغییر کنید. سرمایه داری خود را مطابق طبع شما نمیکند شما خود را مطابق طبع او کنید. سرمایه داری برای کار کردن نیازمند کار بسیار بر روی خود و تربیت خود و دستکاری عظیم در روح و ذهن و بدن فرد و تبدیل او به سوژه ای منقاد و مطیع است؛ آقای آلن دوباتن با شگردهای نسخه نویسی و تکه های بامزه فلسفی، ادبی، هنری و... از عهده این امر برمی آید. کتاب دوباتن مصداق بارزیست از ایدیولوژی پسامدرن یا منطق فرهنگی سرمایه داری متاخر.


@Kajhnegaristan