این کانال در پی احیای نگاه و تفکری انتقادیست. آنهم با خوانشی متفاوت از علوم انسانی منجمله روانکاوی و فلسفه و جامعه شناسی،بلکه راهی برای یک تفکر انتقادی و رادیکال بگشاید. https://t.me/joinchat/AAAAAEPRYscX8s9o8ft-FA ارتباط با ادمین @Rezamajd1
🔸ایدئولوژی از نظر آلتوسر🔸. بخش آخر
#ایدئولوژی
🔸ایدئولوژی از نظر آلتوسر🔸
بخش آخر
🔸بهاینترتیب بررسي ايدئولوژي در مقام زيسته کار آلتوسر را به مطالعات فرهنگي گره مي زند بهطوریکه بارکر معتقد است
کار آلتوسر در مورد ايدئولوژي بر پيشاني تفکر مطالعات فرهنگي اهميت به سزاي داشت (همان:۱۴۷)؛ اما آلتوسر ايدئولوژي تاريخي، يعني «ايدئولوژي در مقام مخدوش کردن تشخيص شرايط واقعي زندگي» را اشتباه میداند؛ این دسته از ایدئولوژیها را او ایدئولوژی تاریخی میداند. او ايدئولوژي تاريخي را مورد نقد قرار میدهد و آن را مخدوش کننده ي بازنماییهای سوژه از شرايط واقعي هستي اش میداند. ايدئولوژي تاريخي گوناگوني پذير است لذا ما میتوانيم انواع ایدئولوژیها را در تاريخ مشاهده کنيم؛ مانند فمنيسم، مارکسيم، ليبراليسم، ناسيوناليسم و فاشيسم. هر کدام از اين ایدئولوژیها در پی مخدوش کردن بازنماییهای سوژهها به نفع خود بوده اند.
اما در باب وجه ساختاری ایدئولوژي ( به بیان دیگر ایدئولوژی به مثابه ساختار) آلتوسر معتقد است «ايدئولوژي تاريخ ندارد و ابدي است» (آلتوسر ۱۳۸۶: ۵۷). ایدئولوژی در طول تاريخ جاري است اما اگرچه ازنظر فرم ابدي است اما ازنظر محتوا گوناگوني میپذیرد؛ لذا ايدئولوژيهای تاريخي همين محتواي متغير فرم يا ساختار ايدئولوژي هستند. بنابراين میتوان از اين گزاره ي آلتوسر به نتيجه اي که پيروان نظريه گفتمان ماند فوکو، لاکلاو و موفه رسيدند برسيم که اساساً موضوع غير ايدئولوژيکي وجود ندارد و متغير بودن محتواي ايدئولوژي ازنظر تاريخي نيز به همين علت است، چراکه نقد يا بر اندازي ايدئولوژي حاکم ازنظر تاريخي توسط ايدئولوژي دیگری صورت میگیرد.
در انتهای این یاداشت، به ویژگی دیگر که آلتوسر به ایدئولوژی نسبت میدهد میپردازیم و آن خصلت دوگانهی ایدئولوژیست. آلتوسر ايدئولوژي را داراي خصلتي دو گانه میداند و ازنظر وي ايدئولوژي شمشیری دو لبه است: ایدئولوژي شرايط واقعي زندگي مردم را میسازد پس غلط نيست و همين طور مجموعه معلقي از معاني است که موجب مخدوش شدن تشخيص و بازنمايي روابط قدرت و روابط طبقاتي میشود پس غلط است. (بارکر: ۱۳۸۷: ۱۴۵) درواقع اين خصلت دو گانه بر گرفته از همان نظر آلتوسر است که ميان ايدئولوژي بهمثابه ساختار و ايدئولوژي تاريخي تمايز قائل میشود؛ لذا ايدئولوژي بهمثابه ساختار شکلدهندهی شرایط هستي است و سوژه از طريق ايدئولوژي جهان را درک ميکند، بنابراين غلط نيست؛ اما ايدئولوژي تاريخي همانگونه که بيان شد، مخدوش کننده ي بازنماییهای واقعي سوژه از شرايط هستي به نفع خودش میباشد پس غلط است.
آلتوسر با شکل دادن يک نظريه دربارهی ايدئولوژي علاوه بر اينکه مسئلهی اصلي خود که متوجه دليل مطيع بودن و محافظه کار بودن مردم است را حل میکند، نظامي را نیز براي چگونگي شکلگیری آگاهي مردم ارائه مي دهد. گرچه وی بسیار بیشتر از فرهنگ به ایدئولوژی پرداختهاست؛ اما تعريفي که او از ايدئولوژي دارد اساساً در حوزهی مطالعات فرهنگ قرار میگیرد، به نحوي که ايدئولوژي هم کارکردهاي خود را از طريق فرهنگ به انجام مي رساند، هم متأثر از از فرهنگ است و درنهایت بر فرهنگ نيز تأثیر میگذارد.
پایان
منابع:
ایگلتون تری ۱۳۸۱: درآمدی بر ایدئولوژی؛ ترجمه اکبر معصوم بیگی- تهران نشر آگه
آلتوسر لویی ۱۳۸۶: ایدئولوژی و سازوبرگهای ایدئولوژیک دولت؛ ترجمهی روزبه صدر آرا تهران نشر چشمه
بارکر کریس ۱۳۸۷: مطالعات فرهنگی، نظریه و عملکرد؛ ترجمه مهدی فرجی، نفیسه حمیدی. تهران، پژوهشکدهی مطالعات فرهنگی و اجتماعی
فیسک جان ۱۳۸۳: فرهنگ و ایدئولوژی؛ ارغنون شمارهی ۲۰ فرهنگ وزندگی روزمره ۲ – تهران: سازمان چاپ و انتشارات
@Kajhnegaristan