: &apos&aposاختگی دیگری&apos&apos. در غیر اینصورت می‌شود دانش فیزیک

#روانکاوی

#عنوان :''اختگی دیگری''
✍ معصومه حنیفه زاده


روانکاوی کاری به دنیای بیرون از انسان ندارد. در غیر اینصورت می شود دانش فیزیک. اینکه آیا دنیا خلقتی هدفمند داشته است یا نه پرسش روانکاوی نیست.
ولی در روانکاوی لحظه‌ای می‌رسد که فرد با واقعیتی دردناک روبرو می‌شود و آن اینکه 'دیگری' اخته است.
حال منظور از واژه ی 'دیگری' چیست ؟ یکی از ویژگی‌های لکان، که ذهنی هندسی دارد، این است که یک واژه را در معناهای گوناگون بکار می‌برد. 'دیگری' هم دیگری است، هم مراقبین کودک هستند (پدر، مادر..)، هم زبان است، ساختار زبان و هم جهان، نه در معنای دانش فیزیک، بلکه در معنای 'دنیای ظاهر'، در مفهوم پدیدارشناختی آن.
«اختگی دیگری» به این معناست که مادر ما بدنبال 'چیزی' است که هیجگاه نخواهد یافت. یک حفره‌ای در 'پرده ی جهان'، است که نمی‌دانیم درونش چیست، یا آیا اصلاً چیزی هست ...
«اختگی دیگری» همچنین به این معناست که در ساختار زبان جای یک دال خالی است. همان دالی که برنهاد آرزومندی مادر را نمایندگی می‌کند.
بنابراین، بی معنایی جهان انگیزندهء احساس اختگی در آدمی نیست، بلکه اختگی آدمی دلیل بی معنایی جهان است. یا شاید بهتر باشد بگوییم نپذیرفتن کامل اختگی انسان دلیل بی معنایی جهان است. لجظهء رویارویی با اختگی است که جهان را 'بی معنا' می کند.
یعنی فرد دیگر 'مقصود'ی ندارد. جالب اینجاست که واژه ی 'معنی' به معنای 'مقصود' نیز است، آنچه قصد رسیدن به آن را داریم. در زبان فرانسه نیز واژه ی sens دقیقأ به دو معنای 'معنا' و 'مقصود راه' (direction) است.
لحظهء رویارویی با اختگی 'دیگری' لحظه‌ای است که هیچ‌کدام از تابلوهای مسیر راه دیگر کارآیی ندارد و تو می‌مانی و انتخاب راهت ..
حال در زبان فلسفه، این حالت، 'گویشی' فلسفی به خود می‌گیرد. از دیدگاه تاریخی، انسان پس از رنسانس با 'اختگی دیگری' روبرو می‌شود و در پی آن تمام تابلوهای مسیر معنای خود را از دست می‌دهند. از این رو، فلسفه های پوچی، اگزیستانسیالیسم و … را داریم و انعکاس آن‌ها را در ادبیات و … همینطور جنبش های اجتماعی که برآمدی از و واکنشی به این دریافت همگانی 'اختگی دیگری' بوده اند. جنبش های تمامیت خواهی مانند فاشیسم، نازیسم، اسلام ایدئولوژیک و ...



@Kajhnegaristan