این کانال در پی احیای نگاه و تفکری انتقادیست. آنهم با خوانشی متفاوت از علوم انسانی منجمله روانکاوی و فلسفه و جامعه شناسی،بلکه راهی برای یک تفکر انتقادی و رادیکال بگشاید. https://t.me/joinchat/AAAAAEPRYscX8s9o8ft-FA ارتباط با ادمین @Rezamajd1
📜مروری انتقادی بر پروندهی لکان در تجربههای روانپزشکانه/۴.. ✍صلاحالدین اسماعیلی
📜مروری انتقادی بر پروندهی لکان در تجربههای روانپزشکانه/۴
✍صلاحالدین اسماعیلی. کاندیدای دکترای روانشناسی بالینی. دانشگاه شهید بهشتی
"لکان در فضای روشنفکری ایران"
🔶 نمیتوانیم از نقش و جایگاه لکان در فضای روشنفکری ایران حرف بزنیم بدون اینکه تعاریف حداقلی از روشنفکر و روشنفکری داشته باشیم. اصطلاحاتی بدون تعریف و مرجع مشخص مانند «جماعت روشنفکران» و «روشنفکر ایرانی» ما را در بررسی این موضوع به بیراهه میبرد. در ادبیات فکری و فرهنگی دو تعریف عمده از روشنفکر داریم: یکی تعریف ذات باورانه و دیگری بافتارگرایانه. در تعریف ذات باورانه فرض بر وجود یک سری فیگورهای خاص و ممتاز است که دارای دانش عمیق و وسیعی هستند، جامعه خود را به خوبی میشناسند، رسالت اخلاقی برای بهروزی جامعه خود قایل هستند، خود را از قدرت دور نگه میدارند و طرف مردم میمانند، انتقادی هستند و خوراک فکری برای جامعه فراهم میسازند. بر این اساس مثلا در تاریخ معاصر روشنفکران شاخصی مثل علی شریعتی، احمد کسروی، عبدالکریم سروش، مراد فرهادپور و غیره داریم. در تعریف بافتارگرایانه تاکید بیشتر بر کار روشنفکری در بافتهای مختلف و متنوع است تا فیگور شاخص روشنفکری. بر این اساس در حوزه های مختلف و به طور تخصصی شاهد فعالیتهایی هستیم که کارکردشان روشنفکرانه است. کار روشنفکری اشاره به انواع تولیدات فلسفی، هنری، علمی و ... دارد که برای تفسیر و بیشتر تغییر در سطوح مختلف اجتماعی میکوشند.
حالا وقتی از جایگاه لکان در روشنفکری ایران حرف میزنییم بایستی روشن کنیم دقیقا از چه نوع روشنفکری حرف میزنیم. مستقل از این دو نوع تعریف میتوان دو جهت گیری عمده را در روشنفکری ایران از هم تفکیک کرد: مذهبی-معنوی و سکولار. در میان روشنفکران مذهبی از شریعتی و بازرگان گرفته تا سروش و ملکیان یا امثال شایگان هیچ کدام احتمالا یک بار هم اسم لکان را جایی به کار نبردند چه برسد به تاثیرپذیری. در میان روشنفکران سکولار یک طیف عمده لیبرال داریم که یا هیچ چیز درباره لکان نگفتند یا اگر گاهی گفتند علیه آن گفتند. نهایتا میماند یک اقلیت چپ روشنفکری ایران که به لکان پرداخته اند. بنابراین دکتر فیروزآبادی قبل از اینکه به تئوری عام خودباختگی و کاربست فرضیه دوپامین درباره روشنفکران ایرانی بپردازند لازم بود اندکی با صبر و حوصله روشنفکری را تعریف میکردند بعد جای لکان را مینشاندند و آخر سر اگر بجا بود میتاختند.
🔻بقیه در ادامه...
@Kajhnegaristan