❗️ «سال۹۷، سالنامه تمامیت خواهی انقلابی، نمایش در نمایش برای هیچ» ❗️. ✍ دکترقنبرپور

❗️" سال۹۷،سالنامه تمامیت خواهی انقلابی،نمایش در نمایش برای هیچ"❗️
✍ دکترقنبرپور


📙سال سختی را تجربه کردیم.شاید آخرین سال از سالهای "پرده داری"اقتدار تمامیت خواهی انقلابی؛ داستان"نمایش در نمایشی" برای به صحنه آمدن یک "هیچ".
یکی از ویژگیهای "سالنامه تمامیت خواهی"در سراسر جهان" اعوجاج دگرسان" و "خلق الساعه" بودن آن است: اعلام و تحمیل یک جامعه "موعود" به یک سرزمین وتمامی ساکنان آن با انواع مذاهب،زبانها،فرهنگها و خرده فرهنگها و هر آنچه در آن" هست" و نه اصلاح و بهینه سازی جامعه "موجود".
سالنامه تمامیت خواهی انقلابی،چرخه و ریتم منظم ،تکرار شونده و باز زایی پذیر ندارد خط سیر یک"هستی موجود" نیست،یک اعوجاج است،مثل ابر بهاری است.می غرد و تگرگ بر سر جوانه ها،شکوفه ها و برگهای در حال رشد می کوبد،افق زندگی را در یک چشم برهم زدن تیره و تار می کند،در نیمروز اعلان"ظلمت" می کند ؛ اعلان وجودِ زمینی شده یک "موجود بی بدیل،یک حیات دگرگونه،یک موعود کامل"را می دهد و تمامی امکانات یک جامعه و آحاد مردم آنرا پای آن خرج می کند ،بهدر می دهد و می سوزاند و تاچشم باز می کنی، و تا بنحوست اش عادت می کنی، شبحی بدون جسم،"وجود نا موجود"و محو شده ای می گردد که گویی از همان آغاز نبوده و"خیلی وقت پیش" آسمان زندگی را ترک گفته است؛ اما نه چون دود برهوا،که چون پتکی گران و فولاد گرانسنگی که بنظر ابدی، جان سخت و رعب انگیز می آمد، هیچ رقیبی را تاب تحمل در برابرش نبود و در اوج له کردن مزرع سرسبز زندگی و بی رقیبی مطلق، یکهو "هیچ" می شود.گویی آن رژه های آهنین درست دو سه ماه قبل از سربریدن چائوشسکو و یا قبل از سرنگونی حاکمیت حزب کمونیست شوروی،اصلا نبوده اند،آن نامهایی که اراده شکن بودند،غریوهای گوش کر کن،گولاکهای آزادی کشی و در ظلمت نیمروز.
سالنامه تمامیت خواهی،تلاشی است برای اعلان و بالماسکه ای برای اثبات"هستی" موجودی است که "هستی" ندارد،سالنامه یک"ممکن نیست" است.روزشماری از"چیزی"که نیست و"خود"ندارد.
سالنامه تمامیت خواهی،شرح روزشماری است از فرسوده سازی،ازکارکرد انداختن و دچار تاریخ گذشتگی سازی،و از معنا و مفهوم ساقط کردن همه"چیز" هایی که یک جامعه و آحاد آن در واقعیت و در عرصه پلورال زندگی روزانه دارند و در پای اثبات ِوجود و معرفی و دفاع از اعضا و جوارح "چیزی"به "هیچ" گرفته می شوند که وجود ندارد.
سالنامه تمامیت خواهی،حتی اگر قرنها هم دوام داشته باشد،شرح روزگار و "وقایع اتفاقیه"یک بالماسکه حزن انگیز و فاجعه باری است که هیچگاه "اجرا" نمی شود،تظاهر،اصرار و پافشاری به "اعلان وجود در آینده ای" است که هیچگاه"امروز" نمی شود و قربانی کردن تمامی امکانات و کیان یک جامعه و آحاد مردم آن برای به صحنه آمدن "چیزی" است که وجود ندارد.
روزشمار ِ کشاندن ِکلیت هستی یک جامعه و آحاد مردم آن برای رویت و تماشای"نمایشی" که "چیزی" در آن نیست،"فیلمی" که پخش می شود ولی نه سناریو دارد،نه واجد تصویر است و نه صدا،پرده برداری تدریجی از یک "سکون و تاریکی مطلق،چیزی هیولایی، جهنمی زمینی شده"،نمایش در نمایشی برای کنار رفتن پرده برای هویدا شدن یک صحنه"خالی"؛ همانکه "گی دوبور" در فیلم معروف خود به صحنه آورد و تماشاچیان را در کمال بهت برای دیدن فیلمی به سالن سینما کشاند که نه سناریو داشت،نه تصویر داشت و نه صدا ؛
و آنچه "عملا"باقی می ماند و بتدریج رخ می نماید و در جایگاه تنها تیپ انسانی پرورده شده در سلسله مراتب تمامیت خواهی انقلابی،"خود" را در صحن علنی و در نظام قشزبندی اجتماعی معرفی می کند و تبارشناسی "واقعا موجود"تمامیت خواهی انقلابی رادر "جامعه موجود" بر می سازد، "تولد ،رشد، بلوغ" و سیر تکوین ِ "خودیهای مستثنی شده از قانون"است در چرخه سهمیه،رانت،برخوردار از امتیازات ویژه و متکی بر ارتباطات پشت پرده،از اشرافیت دولتی تا مافیاهای تمام عیار ثروت و قدرت از جیب مردم و اموال عمومی و کیان ملی یک جامعه.
صحنه گردانی عجوزه های نفرت انگیز بر خرابه های مانده برجای در "مزرع سوخته"جامعه نمایش،"مافیاهایی" که "هیچ چیز"ندارند، نه میهن دارند ونه دین، و نه باغ دارند و نه تاریخ،نه جنگل می شناسند و نه چشمه،:هیولاهای پست ِ"ثروت و قدرت غصبی".
در این سال،سال ۹۷،کرامت،ارجمندی،کاریزمای قدرت و به شمشیر زدن همه توسط " انواع پرده داران خودی" در هم ریخت.و آنچه به عیان آمد،"خودیهایی" بودند که "امر واقعشان"،"خالی از خود" بود؛پرده برداری کامل از یک صحنه خالی از"هستی".
در سال ۹۷"کاسه" تمامیت خواهی و با همه چیزش و هر چه در آن بود، از بام زندگی موجود بر افتاد و چون شکست،چیزی در آن نبود،جز "عجوزه های فساد و ولنگاری"،همان که مارکس در ۱۸ برومر،آنرا"شاخکهای حساس" بر آمده ازخیانت و"ولگردی و ماجراجوییهای طولانی" نامیده است؛

@Kajhnegaristan