❗️مارکس: پیروزى و اسطوره❗️. ✍. ترجمه..۱/۶

❗️ماركس : پيروزى و اسطوره❗️
✍ #الكس_كالينيكوس
ترجمه #روزبه_آقاجرى

1/6

📙«««در بيشتر سال هاى دهه نود ميلادى درست مانند يك سگ مرده با او برخورد مى كردند ؛ كارل ماركس باب روز نبود. از سال گذشته يا چيزى در همين حدود گزارشگران نشريه هاى پرنفوذى مانند فايننشال تايمز و نيويوركر مقاله هايى را در تاييد پيوستگى و پيوند انديشه ماركس با وضعيت كنونى جهان منتشر كرده اند. كم پيش مى آيد كه هفته اى بگذرد و صفحه هاى اقتصادى گاردين دست كم يك مرجع به نقد ماركس از سرمايه دارى نداشته باشند. در واقع بيل كلينتون با گفتن اين كه : «اقتصاد اينه ، احمق!» احياى دوباره آوازه ماركس را بيان كرده است. تا جهان سرمايه دارى در نيمه نخست دهه 1990 كامياب مى نمود ، ماركس ناپذيرفتنى بود. اما حالا كه اقتصاد جهانى گرفتار دشوارى هاى هر دم فزاينده است ، كار هاى او دارند دوباره به كار گرفته مى شوند. اين تازه باريكه راهى در بى شمار راه هاى بازگشت به ماركس است كه به چشم مى آيد. به رغم احترام و توجه بيشترى كه حالا نسبت به او دارند ، محتواى انديشه اش همچنان به شدت ناديده گرفته مى شود. ويكتور كه گان گاردين در آغاز ژانويه نوشت كه دوتايى قدم زدن با ماركس را دوست دارد ، اما آنجا كه مى خواست به استدلال بپردازد «« آنچه ماركس را به واقع شگفت زده مى كند ، انعطا ف پذيرى سيستم بازار است ، كه به نظر مى آيد از هر بحرانى جان به در برده است. »در واقع اين ارجاع بسيار تحقير آميز [به ماركس] بر دستگاهى از اسطوره هاى بسيار سرسخت درباره سرشت انديشه ماركس قرار گرفته است. هيچ يك از اين [اسطوره ها] تازه نيستند بسيارى از آنها به وسيله نخستين منتقدانش در يك سده پيش فرمول بندى شده اند. آنها به وسيله نظام آموزشى و رسانه هاى توده اى استمرار يافته و به ويژه در سطحى بالاتر و گويا بسيار پيچيده در دسترس قرار گرفته اند. آنها همان گونه كه گفتم ، اسطوره اند يعنى بد باز نمودن محتواى واقعى انديشه ماركس. در اينجا به پنج تا از سفت و سخت ترين اسطوره هاى استحكام يافته درباره انديشه ماركس مى پردازم.📙
1/6

@Kajhnegaristan