فکرهایی با این روزها ۱

فکرهایی با این روزها 1
✍ پویا ایمانی


🔶 دریدا در فصل سوم کتاب خودسرها (Rogues/ Voyous),با عنوان "دیگری دموکراسی" از اسلام و دولت های مسلمان حرف می زند، از اینکه تنها دولت هایی که در دوران مدرن هنوز هم خود را دموکراتیک "معرفی" نمی کنند حکومت های تئوکراتیک اسلامی هستند، "البته نه همه شان" ولی اقلا می شود گفت تنها رژیم هایی که فرم و قالب ولو صوری دموکراتیک به خود نگرفته اند آن رژیم هایی هستند که قانون اساسی شان وصل است به اصول عقیدتی اسلام(ص ص28.29). این در حالی ست که اغلب حکومت هایی که اگر نه در قانون اساسی شان لااقل در فرهنگ شان به ایمان مسیحی یا یهودی متصل اند، و نیز اکثر دولت-ملت های پسااستعماری که فرهنگ دینی شان مختلط و درهم است، چه در آفریقا و چه در آسیا، دست کم خودشان را دموکراسی "معرفی"می کنند، یعنی خود را به آن نام "یونانی" می خوانند که وارد سنت لاتینی شده، در کوره ی تاریخ مدرن گداخته، وبا روشنگری و سکولاریسم اروپایی ملتئم شده. اما "اروپا" چیست و سنت اروپایی کدام است؟ دریدا می گویند سنت اروپایی آن سنت یونانی -مسیحی "جهان لاتینی شده "* ای است که در همه جای دنیا بر مفهوم امر سیاسی حاکم است (ص.28). در این سنت، امر دموکراتیک با امر سیاسی هم گستره (coextensive) است، قلمروی امر دموکراتیک مقوم و برسازنده ی قلمروی امر سیاسی است، و دلیل این امر هم دقیقا عدم تعیین، تصمیم ناپذیری، "آزادی" یا "بازی آزاد" مفهوم دموکراسی است، چون امر دموکراتیک، که در این سنت یونانی -مسیحی-جهان لاتینی هم گوهر (consubstantial) امر سیاسی شده، در مدرنیته ی مابعد روشنگری، از سکولاریسم تفکیک ناپذیر به نظرم می رسد (همان).

دریدا در ادامه می نویسد:
"اسلام،یا اسلامی خاص، تنها فرهنگ دینی یا تئوکراتیکی است که همچنان می تواند، در عمل یا دراصول، الهام بخش و مدعی مقاومت در برابر دموکراسی باشد. اسلام حتا اگر عملا در برابر آنچه فرایند واقعی و بالفعل دموکراتیزاسیون می نامیم مقاومت نکند،... می تواند دست کم در مقابل اصل،مدعا، یا اتهام "دموکراسی" مقاومت کند. بدین ترتیب، اگر پیوند میان دموکراسی و دموگرافی را مدنظر قرار دهیم،... اگر این واقعیت را در نظر بگیریم که امروز اسلام دین شمار بزرگی از جمعیت جهان به شمار می رود، آنوقت [باید نتیجه گرفت که] است در نهایت بزگرترین یا چه بسا تنها مساله ی سیاسی آینده خواهد بود که به اضطراری ترین سوال [پیش روی ما] شکل می دهد، اینکه چه چیز بر سر آنچه هنوز امر سیاسی می نامیم خواهد آمد. و منظور امر سیاسی در بازی آزاد و توسع معنای اش، در عدم تعیین متعین معنای اش، و در گشودگی معنای اش است، که یعنی همان امر دموکراتیک" (ص.29).


@Kajhnegaristan