🔸نشانه شناسی امبرتو اکو🔸 …نشانه شناسی هم چون زیبایی شناسی فلسفی حوزه‌ای ناهمگون است

🔸نشانه شناسی امبرتو اکو🔸


نشانه شناسی هم چون زیبایی شناسی فلسفی حوزه ای ناهمگون است. هر چند نظریه های نشانه شناسی به صورت تکوینی مربوط به الگوهای زبان شناسی است که تقریبا به مثابه ی واکنشی به تاملات فلسفی در زبان به ظهور رسید، اما آن ها مجادلات بنیادی فلسفی، که سرشت ابژه های زیباشناختی را در نظر گرفتند، به ارث برده اند.

نظریه نشانه شناسی امبرتو اکو که مابین عقل گرایی و منظرگرایی نیچه ای قرار دارد، ظرافت و تنوعش را مدیون کانت و این ایده ی کانتی است که "امر زیبا" (یعنی هنر و ادبیات) ذهن را با ابزارهای غیرمفهومی مورد خطاب قرار می دهد.
علاوه بر این، می توان نظریه اکو را مابین بارت و گرماس دانست، چرا که بارت بر استقلال ساحت بیانی تاکید دارد تا دال را از محدودیت های معناشناختی و متافیزیکی برهاند.

بارت نوعی نشانه شناسی را بسط می دهد که از عقل گرایی و اصول دکارتی شروع می شود، اما سرانجام به نیچه و تفکر دال چند معنایی سوق پیدا می کند.

گرماس نیز که عقل گراست و در جنبه هایی به خاطر تک معنایی متن، هگلی است. گرماس همانند هگل و فیلسوفان عصر روشنگری پیش از او معتقد است که همه ی متون برای تفکر مفهومی قابل دسترس بوده و می توان آن ها را به صورت تک صدایی در چارچوب مفهومی گفتمانی/ نظری تفسیر کرد.

اما میان آن ها تفاوت هایی نیز دیده می شود. اکو، برخلاف بارت که گشودگی متن را با پافشاری بر چندمعنایی نامحدود دال افراطی تر می کند، اکو خصوصا در آثار بعدی خود در پی محدودیت های تفسیر بوده و استدلال می کند که برخی تفاسیر توسط متن بر دیگر تفاسیر ترجیح داده می شوند.

اکو، برخلاف گرماس هم، که بی وقفه درصدد تعریف مفاهیم کلی یک متن است و بعضی از تلاش های هگلی _ مارکسیستی را در بافتی نشانه شناختی احیا می کند. اکوی متقدم بر خصلت باز و گشوده ی ادبیات، یعنی امکان تفسیر بی پایان تاکید می کند.

به رغم این طرح، اکو در آثار بعدی خود به روشنی اظهار می کند که متون ادبی را نمی توان با یک معنای خاص مفهومی یکی داشت. متونی ادبی بدون معنی نیستند، زیرا این متون بعضی از معناها را تشویق و بعضی از آن ها را طرد می کنند. به همین دلیل است که تفسیر محدودیت هایی دارد و نمی توان معناهایی را تحمیل نمود که آشکارا به وسیله ی متن تفسیر شده، طرد شده اند.



(برگرفته از کتاب فلسفه ی نظریه ی ادبی مدرن، نوشته پیتر وی. زیما، مترجم رحمان ویسی حصار و عبدالله امینی، نشر رخ داد نو)


@Kajhnegaristan