✍ پویا ایمانی …

#یادداشت
✍ پویا ایمانی



🔶 شاید کوبنده ترین نقد آدورنو بر سارتر این بود که موضع سارتر در باب هنر متعهد و سیاسی را در ردیف آن خواست محافظه کارانه ای قرار داد که می گفت هنر باید چیزی به ما بدهد و متقابلا ما هم باید قادر باشیم تا چیزی (ایده ای، موضع سیاسی ای، معنای مشخص و متقنی) از آن به دست آوریم،خلاصه هنر باید "سرمایه" ی شما را برگرداند. نگرش سارتر محافظه کارانه است، هم به این دلیل که معتقد است هنر نهایتا این خواست ما را که چیزی از آن به دست آوریم ارضا می کند و هم به این خاطر که حصول صریح و سرراست معنا را پیش فرض می گیرد. برای آدورنو، اما، هنر خود در حکم انکار این ضرورت است که همواره می توان از بطن پدیده ها چیزی ییرون کشید: " آنان که سرود ستایش از قید و بندهای الزام آور سر می دهند احتمالا "بن بست" سارتر رو ژرف تر از گوش سپردن بردبارانه به متنی می یابند که در آن زبان زندان معنا را به لرزه در می آورد و از رهگذر فاصله اش با معنا،از همان آغاز، علیه فرض ایجابی معنا سر به شورش بر می دارد" (یادداشت هایی درباره ی ادبیات،جلد 2،ص 78)، و آشکارا مقصود آدورنو از " متنی ... که زبان زندان معنا را به لرزه در می آورد" آثار بکت بود، "متن هایی برای هیج".

-------------------------------
کانال ما را به دوستانتان معرفی بکنید👇

@Kajhnegaristan