«شرحی بر ترانه یه شب مهتاب، اثر جاودانه فرهاد با شعر مسیحایی احمد شاملو.»

"شرحی بر ترانه یه شب مهتاب،اثر جاودانه فرهاد با شعر مسیحایی احمد شاملو."
"عرصه و وقوع رخداد رهایی بخش"
با درس آموزی از فرضیه کمونیسم نوشته آلن بدیو
✍ دکتر قنبرپور

قسمت اول

ترانه فرهاد در امروز ایران دارای اهمیت راهبردی است: امید به تغییر وتغییر ،آنهم در فراخنای مثبت آن.
این ترانه با قدرت تمام، بار دیگر اهمیت پرداختن به موضوع"عرصه،site" در مبحث"دگرگونی اجتماعی"
social transformation
رابعنوان بدیلی در برابر"تغییر اجتماعی،social change
بمیان می کشد.
بعبارتی دیگر، اعلانی از حضور و اجتناب ناپذیری"شروع تکان دهنده و سراپا پیش بینی ناپذیر یک گسست بنیانی"،در همان معنای عمیقی که "لیسا گارای "در سال۱۸۷۶ بیان کرده است.
گسستی از یک ناهنجار عادی شده،تن داده شده و مسموم.گشوده شدن افقی شاد و امیدوار در نقش یک" محمول"و ممکن سازی ارزیابی نتایج ممکن در پس این گسست.
در واقع"امر واقع" شرایط کنونی چنان است که از منظر"فرایند ظهور مرتب"،
Well-ordered appearing
امکان"هستی یافتن یک تغییر عقلانی، تدریجی، مسالمت آمیز و در یک روند همراهی- هم تنیدگی حاکمان با جامعه مدنی"برابر هیچ است.این قضیه هم در مورد "وضعیت موجود حاکمان" و هم در مورد "توان و امکانات جامعه مدنی" هر دو صادق است.
از این رو ترانه فرهاد حامل یک"عرصه" است؛ یعنی وقوع"تغییر" و آنهم در شکل مثبت آنرا بر همه عناصری تحمیل می کند که موجب هستی یافتن آن اند.آنهم بقول آلن بدیو در مقام "چیزی" که ما را "به زور" وا می دارد تا یک ارزیابی استعلایی از وضعیت موجود و شدت ظهور "گسست اجتناب نا پذیر" بدست دهیم.
در واقع ترانه فرهاد حامل یک پیام تاریخی است که اگر آنرا حتی از منظر"عرصه بخت و امکان" نیز بنگریم معادل نوعی براندازیِ قواعد ظهور سیاسی در وجه معمول،تجربی و بکار گیری عقلانیت موجود در مواجهه با وضعیت موجود بحساب می آید. حامل یک وجه "مسیحایی"و رهایی بخش: چنان نماند و چنین نیز نخواهد ماند.
وقتی جامعه ای به" آستانه،potential"حد اشباع شدگی رسید،فترت، نومیدی و پوسیدگی "عرصه" زندگی را فتح می کند.حرفها تکراری و خالی از ارزش اجرایی و اجرا خالی از قدرت و رسالت تغییر بهینه می گردد.و این "اتفاقی" دو سویه است.هم"حاکمان" و هم جامعه مدنی پوسیده،ناتوان و نا امیدند.
و ترانه فرهاد حامل یک"شدت هستی با درجه ای بسیار بالا"ست.میلی اجنتاب ناپذیر به رساندن"امر انسانی ناپدید شده در جامعه امروز" به سطح"قدرت هستی بخش" در سطح و عمق جامعه ای که به" فساد،بی کفایتی،ناتوانی،بی تفاوتی" عادت کرده و آنرا در حد یک تقدیر بواقعیت روزمره خود تبدیل کرده است.
ادامه دارد...


@Kajhnegaristan