یادداشت های اغلب اقتصادی با تمرکز بیشتر بر اقتصاد بلاکچین، که حتما به آن ها نقد وارد است. امیر عباس امامی @a_a_emami
۱️⃣به طور کلی مزیت رمزارزها ناشناسی نسبی و دشواری ردگیری معاملات صورت گرفته برای طرف آمریکایی است
1️⃣به طور کلی مزیت رمزارزها ناشناسی نسبی و دشواری ردگیری معاملات صورت گرفته برای طرف آمریکایی است. بنابراین اساسا وقتی تعداد یکی از دو طرف معامله (یعنی تعداد خریداران یا تعداد فروشندگان) محدود و افراد قابل شناسایی باشند، استفاده از رمزارزها برای انجام معاملات عملا کارایی خود را از دست میدهد. به عبارت دیگر بیشترین کارایی استفاده از رمزارزها، زمانی است که تعداد فروشندگان یک کالا (در خارج از کشور) و تعداد خریداران آن (در داخل کشور)- یا برعکس- آنقدر زیاد باشد که امکان ردگیری وجود نداشته باشد. در خصوص فروش نفت، این مسئله هم از جهت فروشنده و هم از جهت تعدد خریداران به صورتی نیست که ناشناسی خاصی برای طرفین ایجاد نماید.
2️⃣حجم معاملات بازار رمزارزها در جهان و حتی با احتساب مبادلات داخل اکسچنجها (که بخش قابل توجهی از مبادلات را شامل میشود و اساسا برای موضوع ما قابل استفاده نیست) بسیار پایین است و مناسب معاملات نفت نیست.
3️⃣بازار کریپتوکارنسیها هنوز تا بالغ شدن راه زیادی در پیش دارد و از عمق و ثبات کافی برخوردار نیست. این مسئله باعث نوسانات بسیار زیاد و خارج از تحمیل ریسکپذیری شرکتهای متعارف در صنایع مختلف میشود و عملا استفاده از آنها را برای معاملات روزانه با مشکل مواجه میکند.
4️⃣شاید مهمترین مسئله در خصوص عدم امکان استفاده از رمزارزهایی مثل بیتکوین در معاملات نفتی این باشد که شرکتهای نفتی در صورت خرید رمزارزهایی مثل بیتکوین برای پرداخت هزینه نفت به ایران و همچنین شرکتهایی که ایران از طریق این رمزارزها قصد خرید نیازهای خود را دارد (مثلا قصد خرید فولاد از یک شرکت هندی را دارد) باید منشاء و نوع معامله خود را برای بانکها روشن کنند. دقیقا در همین نقطه، یعنی نقطه تبدیل کرپیتوکارنسی به فیاتمانی سیستمهای کنترلی و نظارتی بانکی نظیر قوانین ضد پولشویی و چترهای اطلاعاتی نظیرFAFT امکان ردگیری و رصد معاملات را داشته و این مسئله مزیت استفاده از این روش را از بین میبرد.
🔹با این مقدمه طولانی ضروری است ابتدا دستهبندیای از انواع مختلف بلاکچین یا به عبارت دقیقتر تکنولوژی دفتر کل توزیع شده (DLT) ارائه شود. به طور کلی میتوان سیستمهای بلاکچینی را به سه دسته تقسیم کرد. بلاکچینهای عمومی نظیر بلاکچین بیتکوین و اتریوم، بلاکچینهای خصوصی، نظیر بلاکچینی که یک شرکت برای مدیریت روابط و اطلاعات بین بخشهای داخلی شرکت خود از آن استفاده میکند و بلاکچینهای کنسرسیومی یا فدرالی نظیر بلاکچینی که بین چند بانک برای مدیریت تبادلات و ارتباطات بینبانکی ایجاد میشود.
🔷اما راهکار پیشنهادی؛ راهکار پیشنهادی استفاده از یک رمزارز بین دولی دارایی پایه است. یعنی بانکهای مرکزی چند کشور بر اساس یک بلاکچین کنسرسیومی بین خودشان یک رمزارز مبتنی بر یکی دارایی ایجاد کنند و از آن در تعاملات و تبادلات تجاری فی مابین در کنار سایر روشهای تبادل استفاده کنند. میزان این نوع رمزارز به اندازه آورده هر کدام از بانک های مرکزی شرکت کننده بستگی خواهد داشت. محل ذخیره پشتوانه میتواند در یک موسسه مالی جدیدالتاسیس مشترک المنافع به عنوان ناشر اصلی رمزارز باشد.
در خصوص کشورهای اولیه عضو میتوان سناریوهای مختلفی ارائه کرد با این حال شاید عملیترین و کاربردیترین گزینه حضور کشورهایی است که در حال حاضر به نوعی با تحریمهای آمریکا مواجه هستند و از طرفی جزو شرکای تجاری قابل توجه ایران نیز به شمار میروند. پیشنهاد اولیه میتواند شامل کشورهایی نظیر روسیه، ترکیه، چین و احیانا هند باشد. همچنین به نظر میرسد بهترین گزینه برای دارایی پشتوانه این رمزارز طلا باشد.