آیا باید از پیروزی حداکثری لیست امید در تهران (و برخی شهرها) خوشحال بود؟

آیا باید از پیروزی حداکثری لیست امید در تهران (و برخی شهرها) خوشحال بود؟

دو سال پیش، اصلاح طلبان شاهد پیروزی های قابل توجهی در انتخابات مجلس بودند که شاه بیت آن را باید پیروزی 30-0 این جریان در شهر تهران دانست. این اتفاق که شادی بی حد و حصر اصلاح طلبان را در پی داشت، امید این جریان را برای پیروزی های مشابه در انتخابات شوراها افزایش داد. امروز با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و شوراها به نظر می رسد این امید محقق شده است و در بسیاری از شهرهای بزرگ عملا لیست معرفی شده از سوی اصلاح طلبان و اعتدالگرایان، اکثریت قاطع کرسی های شوراها را به دست آورده است. اما سوال مهمی که باید پرسید این است که به عنوان یک اصلاح طلب دموکراسی خواه، آیا باید از این پیروزی ها هم، همانند پیروزی اصلاح طلبان در مجلس خوشحال بود؟ به نظر نویسنده اینگونه نیست:

1- اگرچه در ترکیب نهایی مجلس دهم، اصلاح طلبان و اعتدالگرایان در مجموع اکثریت نسبی کرسی ها را به دست آوردند اما همچنان با اپوزیسیون قدرتمند اصولگرایان، تعادل قدرت در مجلس حفظ شد. اهمیت این مسئله در این است که اساسا نهادهای دموکراتیک وقتی کارا و اثربخش عمل می کنند که در کنار جریان حاکم، یک جریان مخالف قدرتمند وجود داشته باشد تا از رانت خواری، فساد، تضییع حقوق اساسی افراد و نهایتا حرکت به سمت دیکتاتوری اکثریت جلوگیری کند. از این رو پیروزی 30-0 جریان اصلاح طلبی در تهران و برخی دیگر از شهرها در مجموع خطری را متوجه کارکردهای دموکراتیک مجلس نميكرد و اثر آن با پیروزی های انفرادی رقیب در شهرهای کوچکتر تعدیل شد چرا که در مجلس، منتخبین، فارغ از حوزه انتخابی، نماینده کل مردم و دارای حقوق یکسان و برابری در تصمیم گیری ها هستند.

2- اما برخلاف مجالس ملی، ماهیت محلی شوراها باعث می شود وقتی جریانی به طور حداکثری پیروزی را به دست می آورد، عملا جریان اپوزیسیونی برای تعدیل قدرت وجود نداشته باشد. به علاوه از آنجا که شوراها به سطوح اجرایی نزدیکتر و تصمیم گیری های آن ها بر منافع افراد بسیار بیشتر و سریعتر از تصمیمات مجالس ملی اثر می کند، اغلب استعداد بیشتری برای توزیع رانت و فساد دارند و در نتیجه یک دست شدن آن احتمال فساد و رانت خواری را به میزان بسیار بیشتری در مقایسه با مجالس ملی افزایش می دهد.

بنابراین به عقیده نگارنده به عنوان فردی با گرایش اصلاح طلبی، از دید آزادی خواهی و دموکراسی طلبی، حداقل با مکانیزم های فعلی، نباید و نمی توان از پیروزی حداکثری اصلاح طلبان (و هیچ جریان دیگری) در شوراي شهرهایی نظیر تهران، همانند پیروزی حداکثری این جریان در مجلس خوشحال بود.

تجربه جهانی نشان داده است هر جریانی ولو با شعار دموکراسی طلبی و آزادی خواهی، وقتی در قدرت مطلق قرار گیرد، مستعد فساد و رانت خواری و تحدید آزادیهای مخالفان خواهد بود. لذا با توجه به پیروزی حداکثری جریان اصلاح طلبی باید تلاش کرد مکانیزم هایی برای جلوگیری از این انحرافات فراهم گردد.

شاید شفافیت بیشتر تصمیمات شوراها و نظارت دقیق تر نهادهای نظارتی و از همه مهمتر آزادی مطبوعات در افشای جریانات احتمالی فاسد پشت پرده، با حفظ و تضمین حقوق اساسی افشا کننده، و البته در چارچوب قانون و با تاکید بر مجازات های شدید برای تهمت زنندگان، بتواند این نهاد را در خلاء وجود یک اپوزیسون قدرتمند، از انحراف در وظایف اصلی خود حفظ نماید.

ایجاد و تقویت این مکانیزم ها، قواعد بازی را طوری اصلاح خواهد کرد که مبانی دموکراتیک این چارچوب تضمین گردد. امروز كه جريان اصلاح طلبي در وضعيت حداكثري قرار دارد بهترين زمان براي نهادينه كردن اين مكانيزم هاي تضمين كننده دموكراسي است.
کسی چه می داند، شاید چند سال بعد اصولگرایان شاهد پیروزی های حداکثری بودند!

#شورا #اصلاح_طلبان #دموکراسی #لیست_امید #پیروزی_حداکثری