چکیده:. رای نهایی: ۱۳۹۲/۰۴/۰۵

چکیده:
✅وجود دعوای کیفری بین یکی از طرفین داوری و داور از موارد عدم صلاحیت داور و موجب ابطال رأی داوری ‌است.
@Lawpress

🔹تاریخ رای نهایی: 1392/04/05
🔹شماره رای نهایی: 9209970220300447

📝رای بدوی

در خصوص دعوی آقای ع.ق. به طرفیت خانم و آقایان1 ـ م.الف. 2ـ ع.ح. 3ـ ح.س. 4ـ خ.ق. 5ـ م.ک.6 ـ ح.م. 7ـ ز.ز. 8ـ الف.س. 9 ـ س.الف.10 ـ م.ک. خواندگان ردیف یک 1 و 2 و 4 و 5 و 6 و 7 و 9 و 10 با وکالت آقای م.ک. به خواسته بدوا صدور دستور مبنی بر توقف اجرای رأی داوری و سپس صدور حکم به ابطال رأی داوری مورخ 9/4/91 که طی شماره 910236 این دادگاه نسبت به ابلاغ آن اقدام گردیده است مقوم به پنجاه و یک میلیون ریال. بدین شرح که خواهان بر اساس رأی داوری مذکور محکوم به پرداخت وجه شده است ولی با توجه به این‌که اولاً ـ داور از داوری در پرونده اعلام انصراف کرده بوده است و ثانیاً ـ داور مذکور شکایت کیفری در سال گذشته به طرفیت خواهان طرح نموده است که در جریان رسیدگی است. ثالثاً ـ داور علی‌رغم ارسال اظهارنامه از سوی خواهان نسبت به اجرای داوری در طول 13 سال که از انعقاد قرارداد و درخواست خواهان گذشته اقدام ننموده و پس از طرح شکایت کیفری علیه خواهان مبادرت به صدور رأی کرده است و صدور رأی داوری خارج از مهلت قانونی بوده است. رابعاً ـ خواهان تعهدات قراردادی خود را وفق قرارداد انجام داده است. خامساً ـ عدم انجام تعهد در خصوص پرداخت مبلغ 140 میلیون تومان از سوی خواندگان بوده است. سادسا ـ علی‌رغم تکمیل کار خواندگان جهت تحویل مراجعه ننموده‌اند و در مجموع رأی داوری منطبق بر قرارداد و وضعیت اقدامات انجام شده از سوی خواهان نبوده است لذا خواهان تقاضای صدور حکم بر ابطال رأی داوری را نموده است که وکیل خواندگان فوق‌الذکر طی لایحه دفاعیه شماره 2425 مورخ 17/8/91 اعلام نموده است که اولاً ـ داور مرضی‌الطرفین حق داشته نسبت به کلیه اختلافات رسیدگی کند. ثانیاً ـ وجود پرونده کیفری سلب کننده صلاحیت داور نبوده است. ثالثاً ـ در انصراف داور در خصوص اعلام نظر راجع‌به بخشی از اختلافات مانع اظهارنظر وی در سایر اختلافات نخواهد بود. رابعاً ـ داور با جلب نظر کارشناس مبادرت به صدور رأی نموده است و در ماهیت امر رأی داور صحیح می‌باشد لذا تقاضای رد دعوی خواهان را نموده است. خوانده ردیف سوم نیز علی‌رغم ابلاغ قانونی حاضر نشده و هیچ گونه ایراد و دفاعی به عمل نیاورده است این دادگاه با توجه به این‌که اولاً ـ بر اساس اظهارنامه‌ای که خواهان در مورخ 23/9/80 برای داور جهت حل اختلافات ارسال نموده است داور رأی خود را در مهلت مقرر صادر ننموده است و بر اساس سند عادی که مصون از ایراد و تکذیب باقی‌مانده داور مذکور اعلام کرده است که طرفین حل اختلافاتشان را به جمعی از پیشکسوتان دانشگاه محول نمایند. ثانیاً ـ با عنایت به این‌که بر اساس مستند ارائه شده از سوی خواهان داور مرضی‌الطرفین شکایت کیفری در خصوص روابط خودش با خواهان علیـه خـواهان در سال 90 به شماره 5/900943 در شعبه پنجم بازپرسی دادسرای ناحیه دو تهران طرح نموده است که در حال رسیدگی می‌باشد و با عنایت به این‌که وقوع اختلاف بین داور و خواهان بعد از انعقاد قرارداد و تعیین آقای ح.گ. به عنوان داور بوده است و در زمان صدور رأی پرونده کیفری در جریان بوده است و با وحدت ملاکی که می‌توان در خصوص موارد رد دادرس و داور وجود دارد این موضوع از زایل شدن صلاحیت داور برای حل اختلاف طرفین حکایت دارد و دفاعیات خـوانـدگان مـوجـه به نظر نمی‌رسد لذا این دادگاه بنا به مراتب فوق‌الذکر دعوی خواهان را وارد تشخیص و مستندا به مواد 469 و 489 و 502 و 515 و 519 قانون آیین دادرسی مدنی و وحدت ملاک از ماده 91 قانون مذکور حکم به اعلام ابطال رأی داور و پرداخت مبلغ 000/775/2 ریال به عنوان خسارت دادرسی در حق خواهان صادر و اعلام می‌نماید و در خصوص درخواست خواهان مبنی بر توقف عملیات اجرایی با عنایت به این‌که خواهان خسارت احتمالی مربوطه را علی‌رغم ابلاغ قانونی تودیع ننموده است لذا مستندا به ماده 493 قانون آیین دادرسی مدنی قرار رد درخواست خواهان را صادر و اعلام می‌نماید. رأی صادره نسبت به خوانده ردیف سوم غیابی محسوب و ظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ قابل واخواهی در این دادگاه و پس از آن ظرف مهلت بیست روز قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه‌های تجدیدنظر استان تهران می‌باشد و نسبت به سایر خواندگان حضوری محسوب و ظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه‌های تجدیدنظر استان تهران می‌باشد.
🔹رئیس شعبه 107 دادگاه عمومی حقوقی تهران ـ کرمی
☝️
👇
✅لينك عضويت در كانال حقوق پرس:👇👇👇
‏https://telegram.me/lawpress