💢یکی از همکاران در همین باره شعری گفته که خواندنی است:.. 🔹چو شخصی گرفتار گردد به بند

💢یکی از همکاران در همین باره شعری گفته که خواندنی است:

🔹چو شخصي گرفتار گردد به بند

وكيل مدافع به نزدش خداست

🔹چو گردد خطر اندكي مرتفع

بگويد وكيلِ من از اولياست

🔹چو گردد ز بند بلا او رها

بگويد وكيلم يكي همچو ماست

🔹چو نوبت به حق الوكاله رسد

وكيل آن زمان ديو يا اژدهاست

♦️واقعیت این است که وقتی موکّل با گرفتاری حادّ مدنی يا کیفری اش نزد وکیل می آید و ذکر مصیبت می کند وکیل را تنها ملجاء و پناهگاه خود می داند و دعوایش را به صورت کلافی سردرگم و صخره ای عظیم می بیند که باز کردن و درهم شکستنش تنها از وکیل ساخته است.

▫️به تدریج که دعوا ادامه پیدا می کند، اگر به نفع موکّل پیش برود ، رفته رفته عظمت کار و صعوبت آن در چشم موکّل کاسته می شود و وقتی کار با حاکمیت او به پایان رسید، احتمالاً، به همان نتیجه ای می رسد که قاضی انگلیسی به آن اشاره کرده و در شعر همکارمان هم آمده است!

♦️این الگوی رفتاری بیشتر مردم است وقتی در مقام موکّل قرار می گیرند و البته استثناآتی هم وجود دارد/بهمن كشاورز


✅لينك عضويت در كانال تلگرام🔻
‏https://telegram.me/lawpress