✅نقش ثالث در میان دعوا (قسمت پایانی).. ✍️بهمن کشاورز

✅نقش ثالث در میان دعوا (قسمت پایانی)

✍️بهمن کشاورز
@Lawpress

🔲 4➖در مثال اول ما رأی معترض‏ علیه در حال اجراست در مثال دوم نیز ممکن است فرامرز – با توجه به قطعی بودن – رأی تقاضای اجرای آن را بکند.
آیا اعتراض اصلی حسن و اعتراض طاری منوچهر، اجرای حکم را متوقف می‏ کند و به تأخیر می‏ اندازد؟

🔷 پاسخ اصولاً منفی است. اما حسن و منوچهر می‏ توانند با اعلام اینکه اجرای حکم ضرر غیرقابل جبرانی به ایشان وارد خواهد کرد، تقاضای «تأخیر اجرای حکم» را بکنند. دادگاه از ایشان تأمین مناسبی – آنگونه که در قرار تأمین خواسته یا دستور موقت متداول است – دریافت و قرار تأخیر اجرای حکم را برای مدت معین صادر خواهد کرد.

♦️این تأمین برای جبران خسارت احتمالی محکوم‏له حکم معترض‏ علیه است که ممکن است از تعویق اجرا متضرر شود و بعداً معلوم گردد که اعتراض ثالث بی‏ جهت بوده است. «مدت معین» مندرج در مادۀ 424 ق آ.د.م در هر حال تا تعیین تکلیف حکم معترض‏ علیه ادامه پیدا می‏کند.

🔲5➖رسیدگی به دعوای اعتراض ثالث، در صورتی که اعتراض وارد تشخیص داده شود، ممکن است به نقض قسمتی از حکم که معارض حقوق معترض ثالث بوده منجر شود. اگر حکم غیرقابل تفکیک و تجزیه باشد کل آن الغاء خواهد شد.

🔲 6➖در حالتی که رسیدگی به اعتراض آنگونه باشد که در مورد منوچهر گفتیم، دادگاه بدوی (تالی) بیست روز برای طرح دعوای اعتراض در دادگاه عالی به منوچهر مهلت خواهد داد. اگر منوچهر اقدام نکند، دادگاه بدوی به رسیدگی خود ادامه خواهد داد.

🔲 7➖ مادۀ 422 ق آ.د.م گوید: «اعتراض شخص ثالث قبل از اجرای حکم مورد اعتراض قابل طرح است و بعد از اجرای آن در صورتی می‏توان اعتراض نمود که ثابت شود حقوقی که اساس و مأخذ اعتراض است به جهتی از جهات قانونی ساقط نشده باشد».

🔷 عملاً ثالث می‏تواند – به طور اصلی یا طاری – اعتراض کند و اعتراض او به هر حال ثبت و ضبط خواهد شد. بنابراین نحوۀ انشاء مادۀ درست به نظر نمی‏رسد زیرا نمی‏ توان مانع از «طرح» اعتراض ثالث شد. اما ساقط شدن حقوق اساس و مأخذ اعتراض البته در نتیجه رسیدگی مؤثر خواهد بود.

♦️مثالی که برای مادۀ 422 می‏توان ذکر کرد به قرار ذیل است:

«الف» به انتقال رسمی ملکی مشتمل بر خانه و مغازه به «ب» محکوم و حکم قطعی شده است. «ج» با ارائه سند رسمی اجاره مدعی مالکیت منافع و حقّ کسب و پیشه و تجارت مغازۀ موجود در ملک می‏شود و به عنوان ثالث به رأی اعتراض می‏ کند. «الف» به این ترتیب خود را در معرض شکایت کیفری (انتقال مال غیر) می‏بیند با ارائه رأی قطعی و اجرا شدۀ تخلیه مغازه به علت تغییر نحوۀ استفاده و تغییر شغل، اعلام می‏ کند برای «ج» حقی در مغازۀ مذکور باقی نمانده تا بتواند به عنوان ثالث به حکم اعتراض کند.


🔲 8➖وکلایی که به عنوان وکیل مهاجم یا مدافع با موضوع اعتراض ثالث مواجه می‏شوند باید توجه داشته باشند:

🖊 الف – دعوی اعتراض ثالث در بسیاری موارد مستلزم اقدام بسیار سریع و ضربتی و پی‏گیری مداوم و مصرّانه است. به ویژه زمانی که موضوع حکم معترض‏ علیه مثلاً تخلیه محلّ کسب یا تخریب و قلع ابنیه باشد.

🖊 ب – وقتی دعوای اعتراض ثالث مطرح می‏شود، همواره باید این احتمال را بدهید که قضیه ساختگی و به منظور تأخیر در اجرای حکم باشد. بنابراین، با موضوع با این پیش‏ فرض برخورد و سعی کنید هر نوع موجب تأخیر را از بین ببرید. هر نوع تحول و اقدام غیرعادی و غیرمتعارف باید کتباً به دادگاه اعلام و نظر محکمه به آن جلب شود.

🖊پ – همواره باید احتمال شمول قوانین مربوط به مال غیر را به اعتراض ثالث در نظر داشته باشیم. این احتمال آنجا که وکیل خوانده (طرف دعوای اعتراض ثالث) هستیم از این نظر لازم است که اگر بتوانیم ادله و قرائنی بر تبانی معترض با طرف دعوای اصلی به دست بیاوریم، طرح شکایت کیفری – یا حتی عنوان شدن احتمال طرح آن – ممکن است مشکل را حل کند.

♦️همچنین وقتی معترض ثالث به ما مراجعه می‏کند بررسی این احتمال باعث خواهد شد از ورود به دعوایی که حضور در آن – البته در صورت آگاهی وکیل از واقعیت – در شأن وکیل نیست خودداری کنیم.


✅لينك عضويت در كانال تلگرام🔻
‏https://telegram.me/lawpress


◀️اینستاگرام🔻
‏www.instagram.com/lawpress_page