✅حق الوکاله (۱).. ✍️بهمن کشاورز

✅حق الوکاله(۱)

✍️بهمن كشاورز
@Lawpress

☑️ میزان حق الوکاله ای که دادگاهها - در صورت محکومیت طرف - به آن رأی می دهند ، در آیین نامه تعرفه حق الوکاله مصوب 1385 رئیس وقت قوه قضائیه مشخص شده است.

🔹در مورد این آئین نامه و نحوه تنظیم و تصویب آن و اینکه آیا در این راستا مقررات و ضوابط ناظر به موضوع رعایت شده بود یا نه مناقشات بسیار صورت گرفت که در این کتاب قابل بحث نيست . زيرا به هر حال اين آئين نامه وجود دارد و اجرا مي شود.

☑️ در اين آئين نامه براي حق الوكاله سقف دويست ميليون ريال تعيين شده است . اما در عين حال در اولين ماده آن به توافق وكيل و موكل اشاره شده است . بنابراين وكيل و موكل مي توانند در خصوص پرداخت هر مبلغي به عنوان حق الوكاله توافق كنند. ولي اگر طرف دعوا محكوم شود ، دادگاه به بيش از دويست ميليون ريال رأي نخواهد داد .

🔹اين موضوعي است كه بايد براي موكل دقيقاً روشن و به او تفهيم و در قرارداد حق الوكاله هم تصريح شود . يعني بايد موكل بداند اگر مثلاً صدميليون تومان حق الوكاله مي پردازد ، در صورت پيروزي در دعوا فقط بيست ميليون تومان آن به عنوان خسارت دادرسي مورد حكم دادگاه قرار خواهد گرفت . بدیهی است وکیل باید مالیات خود و سهم کانون و صندوق حمایت را بر مبنای صد میلیون تومان بپردازد.

☑️ حق الوکاله متعارف در دعاوی مالی بین هفت تا ده درصد خواسته است. وقتی خواستۀ دعوای مالی خیلی بالا باشد ، معمولاً این درصد تقلیل پیدا می کند. و ممکن است حتي به 3 % یا 1 % هم برسد. شصت درصد از کلّ حق الوکاله در مرحلۀ بدوی پرداخت می شود. اگر دعوا به مرحلۀ تجدید نظر برسد ،40 % مابقی در آغاز این مرحله باید پرداخت شود.

🔹ممکن است بین طرفین توافق شود ، در صورت پیروز شدن موکّل در مرحلۀ بعدی و تجدید نظر خواهی نکردن طرف ، 40 % مابقی پس از قطعیت یافتن رأی بدوی پرداخت شود.گزینه دیگر این است در این حالت 40 % مابقی اصلاً پرداخت نشود.

☑️ حق الوکاله را در دعاوی کیفری به دو گونه می توان مشخص کرد :

🔹 اولاً - در دعاوی کیفری با جنبه های مالی ، مثل کلاه برداری ، سرقت ، خیانت در امانت،انتقال مال غیر ، اختلاس و مانند اینها ، یک معیار تعیین مبلغ مطرح در قضیه و معیار دوم میزان سختی و دشواری کار و وقتی خواهد بود که وکیل باید صرف کند. به عبارت دیگر شاید بتوان درصد های پیش گفته در دعاوی مالی را بر جنبه مالی موضوع منطبق و برای جنبه کیفری نیز رقم دیگری تعیین و این دو را با هم جمع کرد.

🔹ثانیاً - در دعاوی کیفری فاقد جنبۀ مالی مثل قتل و ضرب و جرح و امثالهم آنچه تعیین کننده میزان حق الوکاله است همانا سختی و خطرات احتمالی کار است. بدیهی است در همه موارد وضعیت مالی و توان پرداخت موکل نیز عامل تعیین کننده ای است.

☑️در مورد نحوه پرداخت حق الوکاله در دعاوی کیفری نکته قابل توجهی وجود دارد :

🔹چون در بسیاری از موارد کار وکیل در دعوای کیفری - چه در مقام دفاع و چه در موضع حمله - از دادسرا آغاز می شود بیست درصد حق الوکاله مختص مرحله دادسرا است. شصت درصد از مبلغ توافقی مربوط به مرحله بدوی و چهل درصد - به شرحی که گفتیم - مختص مرحله تجدید نظر است.

🔹ملاحظه می شود به این ترتیب جمع درصد ها ، معادل صد و بیست درصد خواهد شد. به عبارت دیگر باید به موکّل تفهیم شود حق الوکاله مرحله دادسرا جدا و معادل بیست درصد مجموع حق الوکاله دو مرحله دیگر است.

☑️ ضمناً عنایت به این نکته هم لازم است که چون گرفتاری و درگیری وکیل و فشار عصبی که بر او وارد می شود ، معمولاً در دادسرا به مراتب بیشتر از دادگاه است و از طرفی در بسیاری موارد کار در دادسرا به نوعی به صلح و سازش ختم می شود وکیل باید در تعیین میزان و نحوه پرداخت حق الوکاله این مطالب را در نظر داشته باشد و در قرارداد حق الوکاله تصریح و مراتب را به موکّل نیز تفهیم کند تا بعداً مغبون یا مغضوب نشود !.

☀️☀️ادامه دارد . . .


✅لينك عضويت در كانال تلگرام🔻
‏https://telegram.me/lawpress


◀️اینستاگرام🔻
‏www.instagram.com/lawpress_page