در بنیاد نیشابور از یکشنبه تا چهارشنبه زبان پهلوی از زینه پایه تا خواندن متن‌های پهلوی چون کارنامه اردشیر بابکان، یادگار بزرگمهر،

در بنياد نيشابور از يکشنبه تا چهارشنبه زبان پهلوي از زينه پايه تا خواندن متن هاي پهلوي چون کارنامه اردشير بابکان، يادگار بزرگمهر، خسروقبادان و ريدک، اندرزآتورپات مانسپندان، يادگار زريران، درخت آسوريک، گزارش شترنج ونهادن نيواردشير، آيين نامه نويسي، ارداويرافنامه، مينوي خرد، بن دهشن و... و متون اوستایی چون نیایش ها ی مقدماتی و ساده خرده اوستا، یشتها چون زامیاد، تیشتر، مهر و بهرام یشت و ... و بخشهایی از یسن چون هفتها و گاهان را فريدون جنيدي آموزش می دهد و گاه دانشجويان، کساني هستند که کمتر ازيکسال است با پهلوي آشنا شده اند اما بسادگي سخت ترين نوشته هاي اين زبان را بررسي مي کنند که دانشجويان فوق لیسانسه و دکتري آن را به سختي مي خوانند و در مي يابند، و چندگاه یکبار یا چندبار، سنگنوشته هاي پهلوي اشکاني و ساساني را استاد نسرين فروتن به دانشجویان چندسالهٔ استاد جنیدی آموزش می دهند، و سالهاست که شاهنامه فردوسي هر شنبه به هنگام 5 پسين خوانده مي شود و گزارش می شود و ...؛
...
هنگامي که اين همه کار فرهنگي با فروتني و رايگان و با دست گشاده در بنياد نيشابور برگزار مي شود و بسيار کسان از آن نا آگاه هستند و يا آگاهند و به ديگران نمي گويند، آنگاه فريدون جنيدي و روشش در شناخت ايران و ايرانشاسي، نخوانده و آشنا نبوده از سوي بسيار کسان با يورش و ريشخند روبرو مي شود.
امروز، در ايران سنجۀ بسياري از دکتران آموزگار در دانشگاه و دانشجويان، براي داوري دربارۀ دانش کسي پيرامون نياکان و فرهنگ ايراني و زبان پارسي، شماره «مقاله هاي چاپ شده در نشريات علمي پژوهشي وISI و... » آن کس است، و کسي که فلان نوشته را در فلان کشور نا ايراني با فلان زبان نا ايراني نوشته، دانشمند است و دانش پژوه، و ديگران اغلب، دروغگويند و «بي سواد» و بي دانش و نوشته ها و گفته هايشان جايگاه استواري نيست. زهي تيره روزي! پيشنهاد نگارنده خواندن گفتار کوتاهي از دکتر کوروش صفوي است با نام«چرا ديگر نمي انديشيم.»

چنانکه گفته آمد سخن بسيار است و نگارنده به همين چند نمونه بسنده مي کند، از اين چند نمونه مي توان دريافت که خرد فريدون جنيدي در برابر هر گفتار و انديشه اي کرنش نمي کند، مگر آنکه آنرا با سنجۀ خرد بسنجد، و آنگاه اگر داوري را بخردانه بيابد، مي پذيرد، ور نه در راه دانشي اش همواره درِ پژوهش باز است و در باره آنچه مي گويد و مي نويسد؛ جدا از درستي و نادرستي (که هر مردمي گفتار نادرست و درست در گفتارهايش فراوان است و استاد جنيدي از اين داد جدا نيست)، روش ويژه خود را داشتن، نترسي، باز نگاه داشتنِ درِ همۀ سوي ها و استوار بودن به نوشته هاي ايراني براي دريافت گذشتۀ ايرانيان، ويژه ترين افزارهاي وي هستند که ياوران راه دانشي چندين ساله اش گرديده اند. اين رشته سر دراز دارد و سخن درباره داستان ايران است. داستان ايران در نگاه جنيدي داستان کشش و کوشش و سختي ها و خستگي ها و انديشۀ سخته نياکان است، داستان با شرم و آزرم نگريستن به انديشه و نگاه ديگران است، داستان بالاندن جهان با جانِ جهان، داستان سختي مادران آريايي گيهان و داستان روان و فروهر و هماروانان است، داستان باور است نه گروش که گروش بي روشي است. داستان باور است. داستان ايران داستان دين است. داستان ايمان است. ايمان به هردمي که از نياکان بجاي ماندست و در خور بيمر سپاسست.