اصیل پسرانه ایرانی (اوستایی؛ پهلوی؛ پارسی) بخش۱. آتش
@kheradandishan
نـامـهـای اصیـل پســرانـه ایـرانـی(اوستایی؛ پهلوی؛ پارسی) بخش۱
(الف)
١- آبادان = خرم و دل انگیز
٢- آباریس = موبد و پزشک دوره هخامنشی
٣- آباگران = سردار نامی شاپور دوم ساسانی
٤- آبانداد = از نامهای دوره ساسانی
۵- آباندان = فرستاده خسرو انوشیروان به دربار روم
٦- آبانیاد = میزبان یزدگرد سوم، مردی از شهر ری
٧- آبتين = نام پدر فريدون پادشاه پيشدادی
٨- آبدوس = نام يكی از درباريان اردوان سوم اشكانی
٩- آبستا = اوستا
١٠- آبنیک = آب خوب و گوارا
١١- آبکام = نوشنده آب
١٢- آتروپات = نام والی آتروپاتن(آذرآبادگان)
١٣- آترين = نام پسر اوپدرم در زمان داريوش بزرگ
١٤- آتش = فروغ و روشنايی
١۵- آخشيج = نماد، عنصر (آب. آتش. خاک. هوا)
١٦- آخشیک = هر یک از عناصر چهارگانه: آب. خاک. هوا. آتش
١٧- آدُر = آذر، آتش
١٨- آدُرباد = نام موبد موبدان دوران شاپور
١٩- آذر بُرزين = نام موبدی بوده
٢٠- آذر بُرزین = نام موبدی بوده
٢١- آذرآيين = نام پسر آذرساسان
٢٢- آذرافروز = نام پسر مهرنوش پسر اسفنديار
٢٣- آذرباد = نام موبد موبدان روزگار شاپور دوم
٢٤- آذربُد = نام پسر هومت كه نوشتن نامه دينكرد را به انجام رساند
٢۵- آذربود = موبدی در زمان یزدگرد
٢٦- آذرپَژوه = پسر آذرآیین پسر گستهم نویسنده كتاب گلستان دانش
٢٧- آذرپناه = نام یكی از ساتراپ آذرآبادگان
٢٨- آذرتوس = نام فرزانه و خردمندی بوده است
٢٩- آذرخش = رعد و برق
٣٠- آذرفر = در اوستا به دارنده فرآذر
٣١- آذركیوان = از موبدان بزرگ شیراز در روزگار حافظ
٣٢- آذرمهر = نام موبدی است در زمان كواد
٣٣- آذرنوش = در اوستا به دوست‌دار فرهنگ
٣٤- آذین = زیور، نام فرمانده لشگر پاپک خرمدین
- آراد = در پهلوی آرای. آراينده. در آیین زرتشتی نام فرشته‌ی موكل بر دين و تدبير کارهای شایسته كه به روز آراد وابسته است. روز بيست و پنجم ماه خورشیدی به نام اوست.
٣۵- آرا = فرمانروای ارمنستان در دوره ساسانی
٣٦- آرازش = داد و دهش به راه اهورایی
٣٧- آراسپ = از سرداران کورش بزرگ
٣٨- آراستی = نام عموی اشوزرتشت و پدر میدیوماه
٣٩- آرپک = بنیانگذار پادشاهی ماد باستان
٤٠- آترین = نام پسر اوپدرام که در سنگ نوشته بیستون آمده است.
٤١- آرتین = نام هفتمین پادشاه ماد. آرتان = نام برادر داريوش و پسر ويشتاسپ.
٤٢- آرش = پهلوان و یكی از بهترین تیراندازان ایرانی
٤٣- آرشا = زورمند ، نیرومندی
٤٤- آرشاویز = مرد سپندینه و ورجاوند
٤۵- آرشاک = بنیانگذار پادشاهی اشکانی
٤٦- آرمال = نجیب پارسی در بارگاه آژیدهاک
٤٧- آرمان = آرزو، خواسته
٤٨- آرمون = زر ، نقدینگی
٤٩- آرمین = آرامش، آسودگی
۵۰- آرنگ = رنگین ، روشن ، فروزان
۵۱- آروین = آزمون ؛ آزمایش، امتحان
۵۲- آریا = تبارمند و آزاد. فرمانده ارتش ایران در روزگار كورش
۵۳- آریاداد = پسر آریامنش
۵۴- آریاز = راهنما ، از بزرگان هخامنشی
۵۵- آریاسپ = دارنده اسپ آریایی
۵۶- آریافر = دارنده شکوه آریایی
۵۷- آریامن = نام فرمانده ناوگان خشایار شاه
۵۸- آریامنش = نام پسر داریوش
۵۹- آریامهر = دارنده مهر ایران
٦٠- آریان = منسوب به آریا
٦٢- آریانا = از نژاد آریایی
٦٣- آریاوند = منسوب به آریا
٦٤- آریوبَرزَن = سردار دلاور ایرانی که در برابر سپاه اسکندر گجستک ایستاد.
٦۵- آزاد = نام بهدینی كه در فروردین یشت ستوده شده
٦٦- آزاد منش = راد، جوانمرد، دارنده خوی آزادگی
٦٧- آزادان = منسوب به آزاد
٦٨- آزادبه = مرزبان شهر حیره در زمان ساسانی
٦٩- آزادمهر = از نامهای برگزیده
٧٠- آژمان = بی زمان ؛ بی وخت
٧١- آژنگ = امواج کوچک روی آب
٧٢- آسا = نام پدر بهمن كه در چكامه از او یاد شده
٧٣- آستیاک = نام چهارمین پادشاه ماد
٧٤- آگاه = بسیار دقیق ، مشاهده کننده
٧۵- آورَند = از نبیرگان کیقباد ، رود بزرگ
٧٧- آونگ = آویخته، نگهدارنده
٧٨- آویز = آویختن، نگهداری
٧٩- آیریک = نام نیای یازدهم اشوزرتشت
٨٠- اَبدَه = بی آغاز
٨١- اَبیش = بی رنج
٨٢- اَپرناک = نوچه ، نوجوان
٨٣- اَپرنگ = نام پسر سام
٨٤- اَپروَند = دارنده بلندی و شكوه یا فرهمند
٨۵- اَپروَیژ = پیروزمند و شكست ناپذیر. نام خسرو دوم پادشاه ساسانی
٨٦- اَپیوه = نام پسر كیقباد نخستین پادشاه كیانی
٨٧- اَترس = دلیر، بی باک ؛ بی ترس
٨٨- اخشان = منسوب به اخش، موبد پارسی دوران زهاک
٨٩- ادانوش = نماینده ایرانی نزد عذرا
٩٠- اَرتان = راستگو. نام پسر ویشتاسپ
٩١- ارتاک = با شتاب ؛ تند رو
٩٢- ارج = ارزنده. نام یكی از نیاكان اشوزرتشت
٩٣- ارجاسپ = اوستایی آن به چمار دارای اسپان پر ارزش
٩٤- ارجمند = با ارزش
٩۵- ارجوند = پرارج ، گرانبها
٩٦- ارد = نام سیزدهمین پادشاه اشكانی
٩٧- ارداد = از بزرگان مانوی ، فرمانروای ارمنستان
٩٨- اردشیر = نام پادشاه هخامنشی و ساسانی
٩٩- اردلان = از واژه ارد ایرانی است
١٠٠- اردمان = نام یکی از هفت پیمان داریوش بزرگ
@history_1