اردشیر بابکان و تاسیس شاهنشاهی ساسانی. پس از درگذشت ساسان، پسرش، به جانشینی او منصوب شد

اردشیر بابکان و تاسیس شاهنشاهی ساسانی
🌎 @history_1
ساسان ، یک روحانی زرتشتی بود از دودمان نجبای پارسی و در معبد ناهید استخر ، موقعیت ممتازی داشت. پس از درگذشت ساسان ، پسرش ، به جانشینی او منصوب شد. بابک پس از ازدواج با یکی از امرای محلی ، وضع سیاسی خود را استحکام بخشید و پس از آنکه بر کلیه امیران ، فئودالها و حکام پارس چیره شد ، از اردوان پنجم ـ آخرین شاهنشاه اشکانی ـ درخواست کرد که حکومت فرزند او را به رسمیت بشناسد ، ولی شاه بزرگ در خواست او را نپذیرفت و رابطه آنها قطع شد. پس از مرگ بابک و مرگ نابهنگام فرزند بزرگ او ، ، اردشیر بابکان ، پسر دوم بابک ، خود را شاه پارس خواند. اردشیر بابکان پس از تسلط بر پارس ، اصفهان و کرمان را نیز ضمیمه متصرفات خود نمود. اردوان پنجم از پیشرفت های او نگران گردید و به حاکم اهواز دستور داد از پیشرفت های او جلوگیری کند. ولی حاکم اهواز در این کار توفیقی نیافت. ناچار اردوان پنجم ، خود با دشمن تازه به دوران رسیده به مقابله شتافت. طی سه جنگی که بین طرفین درگرفت ، نه تنها اردوان شکست خورد بلکه ، به دست اردشیر بابکان کشته شد. حاکم ارمنسان ، ـ که از بازماندگان سلسله اشکانی بود ـ برای احیای مجدد سلطنت اشکانی کوشش بسیاری نمود ، در این راستا او از رومی ها ، سکا ها ، کوشان ها بر علیه اردشیر بابکان یاری طلبید و غیر از خاندان قارن ـ که از خاندان های بزرگ پارت بودند ـ کسی به کمک او نشتافت. اردشیر بابکان با تکیه بر شجاعت خود ، تمامی مخالفان داخلی را سرکوب کرد. عده ای را با پول و طلا و جمعی را با شمشیر بر سر جای خود نشانید. پس از آنکه پادشاه ارمنسان ـ خسرو اول ـ خود را تنها دید با تمام قوا به جنگ با اردشیر برخواست ، ولی او نیز پس از ده سال جنگ مغلوب و بدین ترتیب اردشیر بابکان فرمانروای بلامنازع ایران گردید. اردشیر بابکان با تکیه بر ارتشی منظم ، تمامی نقشه های خود را تحقق بخشید و طی نزدیک به نیم قرن ، تمامی دشمنان و مخالفان خود را یکی پس از دیگری از پای درآورد و منطقه نفوذ خود را از فرات تا مرو ، هرات و سیستان وسعت بخشید. و با تسخیر دو شهر مهم ، قدرت خود را به رخ حریف نیرومند خود ، یعنی رومی ها کشید. اردشیر بابکان پسر بزرگ خود ، شاپور را در امر سلطنت شریک خود ساخت ولی شاپور بزرگ به سبب احترامی که به پدرش قائل بود تا مرگ پدر هرگز ادعای سلطنت نکرد و پس از مرگ پدرش تاجگذاری نمود. در هر حال اردشیر بابکان ، پادشاهی پرهیزگار ، نیرومند و قوی الاراده بود که تمام تلاش خود را صرف توسعه و ترقی مادی کشور شاهنشاهی کرده و نصایح و اندرز های بسیار از او به یادگار مانده است. او نه تنها یک سیاستمدار برجسته بود بلکه در امور اجتماعی ، عمرانی و ساختمانی نیز خبره بود چنانچه ساختن چندین شهر و حفر کانال های متعدد را به او نسبت داده اند. او پادشاهی رعیت پرور ، آبادکننده ، دادگر و دانشمند بود. او به کسب علم و تالیف کتب و وقایع نگاری نیز علاقه داشت و از جمله تالیفات اردشیر بابکان ، کتابی به نام کارنامه اردشیر بابکان است که به زبان پهلوی بوده و مشتمل بر تاریخ و رویداد های زمان خودش است و کارنامه اردشیر بابکان ، یکی از قدیمی ترین متون پهلوی به شمار میرود و با زبان ادبی ساده و گیرایی که به رشته تحریر درآمده تا کنون نظیر آن در ادبیات پارسی دیده نشده است. اردشیر در سال ۲۴۱ میلادی بدرود حیات گفت.
🌎 @history_1
منابع: تاریخ اجتماعی ایران ، مرتضی راوندی
شاهنشاهی ساسانیان ، مریم نژاد اکبری مهربان
تصویر: سکه زر اردشیر بابکان