اقدامات مثبت نادرشاه به قلم احمد کسروی.. آن دو تن یکی نادرشاه بوده و دیگری امیر کبیر

اقدامات مثبت نادرشاه به قلم احمد کسروی

🌎 @history_1

...ما اگر سیصد سال باز پس گردیده از آنجا گرفته پیش آییم ، در میان همه پادشاهان و سررشته داران که از زمان نابودی صفویان تا هنگام پیدایش مشروطه در این کشور بوده اند جز دو تن را نخواهیم یافت که کارهایشان از روی فهم و بینش بوده و سیاستی داشته اند. آن دو تن یکی نادرشاه بوده و دیگری امیر کبیر. نادرشاه را همه میشناسند. این مرد گذشته از آنکه ایران را از دست بیگانگان بیرون آورد ، بر آن شد که این کشور را به یک راه پیشرفت اندازد. کار های نادر شاه از روی فهم بوده. هندوستان و خوارزم را گرفت نه به هوس کشور گشایی. و نه برای آنکه نگهدارد و پیوسته ایران گرداند. بلکه برای اینکه پیوسته برتری ایران را به ایشان نشان دهد و با همان حال با هریکی پیمان دوستی ببندد. با امپراتوری عثمانی نیز همان اندیشه را میداشت: جنگها میکرد که فیرورانه پیمان دوستی ببندد. در آن هنگام گرفتاری های بزرگ توده ایران دشمنی های کیشی و کشاکش سنی و شیعی می بود. نا فهمی های ملایان و بد زبانی های مردم عامی ، عثمانی ها ، ازبک ها و دیگر مسلمانان را بخشم آورده و کشتن ایرانیان و تاراج خانه ها و به بردگی گرفتن زنان و دختران ایرانی ها را وظیفه دینی خود میدانستند. ایرانی ها در این راه در فشار سختی افتاده و زیان های فراوان میدیدند. هنگامی که نادر برخواست ، عثمانی ها صدها هزار زن و دختر ایرانی را به بردگی گرفته و در بازار های استانبول و صوفیا و بلگراد فروخته و یا آنها را به اروپا صادر میکردند. نادر یکی از پافشاری هایش در باره ازادی آنها بود به طوریکه چندین بار نماینده به استانبول فرستاد. و از طرف دیگر برای آنکه ریشه دشمنی میان ایران و همسایگان کاسته شود به برقراری آشتی میان سنی ها و شیعیان میکوشید و نشست ها برگزار میکرد. این مرد از هرباره جایگاه توده و کشور را به دیده گرفته ، غیرتمندان و دور اندیشانه به پدید آوردن همبستگی های دوستانه میکوشید. روس ها در آن روزها دور از ما بوده و حال امروزی را نداشتند. نادر آنها را نیز از دیده دور نمیداشت و با فرستادن ارمغان های گرانبها و نامه های دوستانه ، خوش بینی آنان را در باره ایران میجست. پس از نادرشاه ، کریم خان مردی نیک میبوده و آسایش و آرامش مردم را میخواسته ولی آن بینشی که به آینده مردم و کشور پروا کند و پیش بینی هایی نماید در او نمیبوده. از آغا محمد خان ، فتحعلی شاه و ناصر الدین شاه چیزی نگیم بهتر است. آنها از این اندیشه ها بیگانه میبوده اند. در زمان فتحعلی شاه با روس ها جنگیدند و آن شکست را یافتند و آنهمه شهر ها را از دست دادند و با این حال بیدار نشدند و به جست و جو نپرداختند که انگیزه شکست چه بوده است. و با چنان پیش آمدی برای آینده چه اندیشه ای میتوان کرد. میگویند عباس میرزا مردی هوشیار بوده و پس از این شکست آن را دریافت که در اروپا شیوه دیگری برای جنگ و سپاهیگری پیدا شده و تفنگ ها و توپ های جدید پدید آمده اند. و با آوردن افسرانی از اروپا به ایران کوشید که در ایران نظام(با سپاهیان به سامان ) بنیاد گزارد. این کار هرچند نیک بود ولی نمیتوان آن را ناشی از هوش سیاسی عباس میرزا دانست.

منبع: مقاله در راه سیاست ، به قلم احمد کسروی

🌎 @history_1