🔴لطفعلی خان در سال ۱۱۴۸ خورشیدی متولد شد

وی پسر جعفر خان زند و نوه صادق خان زند، برادر کریمخان می‌باشد. گفته‌اند که لطفعلی خان علاوه بر زیبایی رخسار، بسیار پر قدرت، راستگو، درستکار و شجاع بود. بسیاری او را بهترین شمشیر زن روزگار شرق می‌نامند. لطفعلی خان زند بسیار خدا دوست بود و هنگامی که آغا محمدخان قاجار به او گفت بر او سجده کند پاسخ داد: من تنها به خدا سجده می‌کنم. واز او به عنوان شخصیت شاهنامه‌ای یاد می‌شود ٬که با اهریمنان و تورانیان وارد جنگ می‌شود …🔵لطفعلی خان را در حالیکه در نبرد با دشمنان زخمهای سختی بر بازو و پیشانی برداشته بود به کرمان نزد خان قاجار بردند. او که خون بسیاری را از دست داده بود با همان حال نزار در برابر آقامحمد خان ایستاد، بدو سلام نداد و تعظیم. نکرد. آقامحمد خان نیز دستور داد که. اصطبل‌بانانش وی را مورد تجاوز جنسی قرار دهند. ...
  • گزارش تخلف

🍃‍ چه متن قشنگیه!.. قوی کسی است که,. نه منتظر میماند کسی خوشبختش کند،

و نه اجازه میدهد کسی بدبختش کند!!. هر گاه زندگی را جهنم دیدی,. سعی کن پخته از آن بیرون آیی …. سوختن را همه بلدند!!. زندگی هیچ نمیگوید, نشانت میدهد!!. با زندگی قهر نکن … دنیا منت هیچکس را نمیکشد …. یکی رفت و،. یکی موند و،. یکی از غصه هاش خوندو. ...
  • گزارش تخلف

حکایت موش و صاحب خانه …موشی در خانه‌ی صاحب مزرعه تله موش دید؛ به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد؛

همه گفتند: تله موش مشکل توست به ما ربطی ندارد؛. ماری در تله افتاد و زن مزرعه دار را گزید؛. از مرغ برایش سوپ درست کردند؛. گوسفند را برای عیادت کنندگان سر بریدند؛. گاو را برای مراسم ترحیم کشتند؛. و در این مدت موش از سوراخ دیوار نگاه می‌کرد؛. و به مشکلی که به دیگران ربط نداشت فکر می‌کرد …!!! …🆔 ...
  • گزارش تخلف

روزی که قرار بود کشف حجاب انجام گیرد، اطرافیان شاه نگران بودند، به آرتش دستور آماده باش داده شده بود، نزدیکان توصیه میکردند جامعه

در دی ماه ۱۳۱۴روزی که میرفت، برگ زرینی از تاریخ ایرانزمین ورق بخورد و زنان از اسارت پستوی خانه بیرون بیایند و همپای مردان وارد جامعه بشوند؛ رضا شاه بزرگ پیش از رفتن به مراسم کشف حجاب به نزدیکان خود می‌گفت: «امروز ننگ بی آبروی و بی غیرتی را برای خود به جان می‌خرم اما این کار را برای آینده‌ی ایران می‌کنم، زن ایرانی باید آزاد و رها گردد و به درون اجتماع بیاید.» … ...
  • گزارش تخلف

🆔 زن جهان «مرلین مونرو» در پی ابراز عشقی. به نابغه ریاضیات و فیزیک جهان؛. آلبرت انیشتین، نوشت:

فکرش را بکن که اگر من و تو ازدواج کنیم!!. بچه هایمان با زیبایی من و هوش تو. چه محشری می‌شوند!. انیشتین پاسخ داد:. سپاسگزارم از این همه لطف. و دست و دلبازی خانم. واقعا هم که چه غوغایی می‌شود!. ولی این یک روی سکه است!. فکرش را بکنید که اگر قضیه بر عکس شود. ...
  • گزارش تخلف

🆔 علی بن سینا هنوز به سن بیست سال نرسیده بود که علوم زمان خود را فرا گرفت و در علوم الهی و طبیعی و ریاضی و دینی زمان خود سر آمد عص

روزی به مجلس درس ابو علی بن مسکویه، دانشمند معروف آن زمان، حاضر شد. با کمال غرور گردویی را به جلوی ابن مسکویه افکند و گفت: مساحت سطح این را تعیین کن. ابن مسکویه جزوه هایی از یک کتاب که در علم اخلاق و تربیت نوشته بود (کتاب طهارت الاعراق)، به جلوی ابن سینا گذاشت و گفت: تو نخست اخلاق خود را اصلاح کن تا من مساحت سطح گردو را تعیین کنم، تو به اصلاح اخلاق خود محتاجتری از من به تعیین مساحت سطح گردو. بوعلی از این گفتار شرمسار شد و این جمله راهنمای اخلاقی او در همه عمرش قرار گرفت. 🆔 ...
  • گزارش تخلف

🌹دربند.. ﺭﺿﺎ ﺷﺎﻩ ﺷﻬﺮﺩﺍﺭ ﺭﺍ ﺍﺣﻀﺎﺭ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ

ﺭﻭﺯ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﭘﺎﯼ ﮐﻮﻩ رفتم ﻭ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻔﺮﯾﺢ ﺑﻪ ﺑﺎﻻ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﻭﺍﺯ ﻃﺒﯿﻌﺖ ﺁﻧﺠﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﻨﺪ ﻓﮑﺮﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﺍﯾﻦ ﺭﺍﻩ ﮐﻨﯿﺪ ﻃﺮﯾﻘﻪ ﺗﻬﯿﻪ ﺑﻮﺩﺟﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﮐﻨﯿﺪ. ﺷﻬﺮﺩﺍﺭ۲ﻫﻔﺘﻪ ﻣﻬﻠﺖ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﻌﺪ۲ﻫﻔﺘﻪ ﺑﺎﻣﺪﺍﺭﮎ ﻭ ﻧﻘﺸﻪ ﻧﺰﺩ ﺭﺿﺎ ﺷﺎﻩ ﺁﻣﺪﻩ ﻭ ﮔﻔﺖ. ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺭﯾﺰﯼ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯾﻢ-ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﺎﺭ ﻓﻼﻥ ﺗﻌﺪﺍﺩﮐﺎﺭﮔﺮ- ﻓﻼﻥ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﻟﻮﺍﺯﻡ ﻭ …ﺍﺣﺘﯿﺎﺝ ﺍست. ﺭﺿﺎﺷﺎﻩ ﮔﻔﺖ ﭘﻮﻟﺶ ﭼﯽ؟ ﺷﻬﺮﺩﺍﺭ ﮔﻔﺖ ﻗﺮﺑﺎﻥ ﻓﮑﺮ ﺁﻧﺮﺍ ﻫﻢ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯾﻢ ﻗﺮﺍﺭ ﺷﺪ ﺍﺯ ﻣﺠﻠﺲ ﺑﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﭼﻨﺪﺷﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﻣﺎﻟﯿﺎﺕ ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﻧﺎﻥ ﺍﺿﺎﻓﻪ کند ﺗﺎ ﺑﺘﻮﺍﻧﯿﻢ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﻭ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﻋﻤﺮﺍﻧﯽ ﻣﺪ ﻧﻈﺮﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﯿﻢ. ﺭﺿﺎﺷﺎﻩ ﺑﺮﺍﻓﺮﻭﺧﺖ ﻭ ﺯﯾﺮﭘﺮﻭﻧﺪﻩ ﻫﺎﯼ ﺩﺳﺖ ﺷﻬﺮﺩﺍﺭ ﺯﺩ. ﻭ ﮔﻔﺖ ﻣﺮﺩﮎ ﻓﻼﻥ ﻓﻼﻥ ﺷﺪﻩ ﻣﻦ ﻣﯿﮕﻢ ﻓﮑﺮﯼ ﺑﮑﻦ ﮐﻪ ﺁﺳﺎﯾﺶ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﮐﻨﯽ، ﺗﻮ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﺍﺭﺯﺍﻗﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﮔﺮﺍﻥ ﮐﻨﯽ؟ ﺍﮔﺮ ﺭﺍﺳﺖ ﻣﯿﮕﯽ ﺍﯾﻦ ﭘﻮﻝ ﺭﻭ ﺑﮑﺸﯿﺪ ﺭﻭﯼ ﻣﺎﻟﯿﺎﺕ ﻋﺮﻕ ﺧﻮﺭﯾﻬﺎ. ﻣﻦ ﺷﻨﯿﺪﻩ ﺍﻡ ﺟﻮﺍﻧﺎﻧﯽ ﺑﯽ ﻋﺎﺭ ﭼﻄﻮﺭ ﻋﺮﻕ ﺧﻮﺭﯼ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﻭ ﻣﯿﺮﻭﻧﺪ ﺁﻧﺠﺎ ﻣﺰﺍﺣﻢ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ.! ...
  • گزارش تخلف