تاریخ ایران و جهان تاریخ ایران و جهان ۱۶:۳۴ ۱۳۹۵/۱۰/۱۱ یک دقیقه مطالعه وتفکر📚. به شهر کوچکی رفته بود تا آنجا زندگی کند کمی بعد، زن از سرویسدهی ضعیف داروخانهی شهر به همسایهی خود اعتراض کرد. او امیدوار بود همسایهاش به خاطر آشنایی با صاحب داروخانه، این انتقاد را به گوش او برساند. وقتی که این زن دوباره به داروخانه رفت، صاحب آنجا با لبخند و گشادهرویی با او احوالپرسی کرد و گفت که چقدر از دیدنش خوشحال است و اینکه امیدوار ست از شهر آنان خوشش آمده باشد و سریع داروها راطبق نسخه به او تحویل داد.. زن بلافاصله رفتار عجیب و باورنکردنی او را با دوستش در میان گذاشت. زن گفت: «فکر میکنم تو به او بابت سرویسدهی ضعیفش تذکر دادهای». همسایه گفت: «نه. اگر ناراحت نمیشوی، به او گفتم که تو چقدر از عملکرد مثبت او راضی هستی و معتقدی که چقدر خوب میتواند تنها داروخانهی این شهر را اداره کند. به او گفتم که داروخانهی او بهترین داروخانهای هست که تو تا به حال دیدهای.». زن همسایه میدانست که افراد به احترام، پاسخی مثبت میدهند. ... تاریخ ایران و جهان ۱۶:۳۴ ۱۳۹۵/۱۰/۱۱ ‼️بدانیم🤔 کوکاکولا در سال اول فقط ۲۵ عدد نوشابه فروخت اما حالا در روز بیش از یک میلیارد نوشابه میفروشد. تاریخ ایران و جهان ۱۴:۲۱ ۱۳۹۵/۱۰/۱۱ 💠سیگار برگ با عکس پادشاه ایران،. «محمد رضا شاه پهلوی». ساخت برلین سال ۱۹۶۷ میلادی همراه با فندک هایی با آرم تاج و شیر و خورشید …. تاریخ ایران و جهان ۱۴:۲۰ ۱۳۹۵/۱۰/۱۱ نخستین کاریکاتور ایران با موضوع علت عقب ماندگی مردم آسیا و پیشرفت اروپا منتشره در چهاردهم ژانویه ۱۹۰۳ میلادی (۱۱۳ سال قبل). تاریخ ایران و جهان ۱۳:۴۷ ۱۳۹۵/۱۰/۱۱ به یزدان اگر ما خرد داشتیم.. کجا این سر انجام بد داشتیم …■■■■■■■■■■■■■ تاریخ ایران و جهان ۱۳:۴۶ ۱۳۹۵/۱۰/۱۱ مهمترین وظیفه بیداران, بیدار کردن دیگران است,بیایید در جهل خرافات رفته هارو بیدارکنیم تاریخ ایران و جهان ۱۰:۵۸ ۱۳۹۵/۱۰/۱۱ های اندازه گیری وزن در ایران قدیم.. یک من = ۳ کیلو. ری = ۴ من خروار = ۱۰۰ من. چارک = یک چهارم من. سیر = یک دهم چارک = یک چهلم من. مثقال = یک شانزدهم سیر. قیراط = یک بیست و سوم مثقال. نخود = یک بیست و چهارم مثقال. گندم = یک چهارم نخود …🔴🔴 واحدهای اندازه گیری طول در ایران قدیم. یک ذرع = ۱۰۴ سانتیمتر. چارک = یک چهارم ذرع. ... تاریخ ایران و جهان ۱۰:۵۷ ۱۳۹۵/۱۰/۱۱ آخرین گفتار رضا شاه:.. ((از آمریکاییها زیادتر از روسها و انگلیسها بترسید …)).. (سال ۱۳۲۳ شمسی) تاریخ ایران و جهان ۲۳:۲۱ ۱۳۹۵/۱۰/۱۰ 👆👆👆👆. فوق العاده زیبا و شنیدنی.. فیلمی زیبا از داخل آرامگاه با دکلمه دلنشینی از. برای دوستانتون هم فوروارد کنید حیفه کسی نبینه. تاریخ ایران و جهان ۲۲:۴۳ ۱۳۹۵/۱۰/۱۰ دو پادشاه، یکی از ایران (ناصرالدین شاه) و دیگری از ژاپن (میجی) در یک زمان به اروپا رفتند! بعد از این سفر هر دو تصمیماتی برای کشورشان گرفتند. تصمیمات را بخوانید و مقایسه کنید. 👉 تاریخ ایران و جهان ۲۲:۱۸ ۱۳۹۵/۱۰/۱۰ یادتونه قدیما وقتی برق میرفت زیر نور این چراغ نفتیا چقد سایه بازی میکردیم 😊 تاریخ ایران و جهان ۲۲:۱۳ ۱۳۹۵/۱۰/۱۰ فقیری به ثروتمندی گفت: اگر من در خانهی تو بمیرم، با من چه میکنی؟ ثروتمند گفت: تو را کفن میکنم و به گور میسپارم …فقیر گفت: امروز که هنوز هم زندهام، مرا پیراهن بپوشان و چون مردم، بی کفن مرا به خاک بسپار …. ✨این حکایت بسیاری از ماست که تا زندهایم قدر یکدیگر را نمیدانیم ولی بعد از مردن، میخواهیم برای یکدیگر سنگ تمام بگذاریم!. ... تاریخ ایران و جهان ۲۲:۱۳ ۱۳۹۵/۱۰/۱۰ میدان فوزیه تهران یا امام حسین فعلی تاریخ ایران و جهان ۲۲:۱۰ ۱۳۹۵/۱۰/۱۰ سی و سه پل بی نظیر دهه ۵۰خورشیدی تاریخ ایران و جهان ۲۲:۰۸ ۱۳۹۵/۱۰/۱۰ تصویری از حدود نیم قرن پیش.. ورزشگاهای مختلط ایران.. سال ۱۳۵۰ خورشیدی تاریخ ایران و جهان ۲۱:۳۵ ۱۳۹۵/۱۰/۱۰ به یزدان اگر ما خرد داشتیم.. کجا این سر انجام بد داشتیم …■■■■■■■■■■■■■ تاریخ ایران و جهان ۱۹:۳۳ ۱۳۹۵/۱۰/۱۰ 🎥 زندهیاد جعفر والی: هرگز خودم را به خاطر بازی در سریال معمای شاه نمیبخشم!.. روحش شاد مرورگر شما از ویدیو پشتیبانی نمیکند. Video file ( 00:45, 2.0 MB ) دانلود و مشاهده در تلگرام تاریخ ایران و جهان ۱۰:۳۱ ۱۳۹۵/۱۰/۱۰ نشر خبر بدبختی و فقر مردم ایران در روزنامه عربی. واقعا برای ملت بزرگ ایران جای تأسف داره تاریخ ایران و جهان ۱۰:۰۷ ۱۳۹۵/۱۰/۱۰ * جواب ابلهان خاموشی ست …!. سینا در سفر بود؛ در هنگام عبور از شهری، جلوی قهوه خانهای اسبش را بر درختی بست و مقداری کاه و یونجه جلوی اسبش ریخت و خودش هم بر روی تخت جلوی قهوه خانه نشست تا غذایی بخورد. خر سواری هم به آنجا رسید، از خرش فرود آمد و خر خود را در پهلوی اسب ابوعلی سینا بست تا در خوردن کاه شریک او شود و خودش هم آمد در کنار ابوعلی سینا نشست. شیخ گفت: خر را پهلوی اسب من نبند، چرا که خر تو از کاه و یونجه او میخورد و اسب هم به خرت لگد میزند و پایش را میشکند. خر سوار آن سخن نشنیده گرفت به روی خودش نیاورد و مشغول خوردن شد. ناگاه اسب لگدی زد و پای خر را لنگ کرد. خر سوار گفت: اسب تو خر مرا لنگ کرد و باید خسارت دهی. شیخ ساکت شد و خود را به لال بودن زد و جواب نداد. صاحب خر، ابوعلی سینا را نزد قاضی برد و شکایت کرد. قاضی سوال کرد که چه شده؟ ... تاریخ ایران و جهان ۰۹:۳۹ ۱۳۹۵/۱۰/۱۰ در اوایل انقلاب فرانسه، سه نفر محکوم به اعدام با گیوتین شدند، آنها عبارت بودند از روحانی، وکیل دادگستری و فیزیک دان در هنگامهی اعدام، روحانی پیش قدم شد، سرش را زیر گیوتین گذاشتند، و از او سؤال شد: حرف آخرت چیه؟ گفت: خدا …خدا …خدا …او مرا نجات خواهد داد، وقتی تیغ گیوتین را پایین آوردند، نزدیک گردن او متوقف شد. مردم تعجب کردند، و فریاد زدند: آزادش کنید!، خدا حرفش را زده! و به این ترتیب نجات یافت. نوبت به وکیل دادگستری رسید، از او سؤال شد: آخرین حرفی که میخواهی بگی چیست؟ گفت: من مثل روحانی خدا را نمیشناسم ولی درباره عدالت را بیشتر میدانم، عدالت …عدالت …عدالت …گیوتین پایین رفت، اما نزدیک گردنش ایستاد، مردم متعجب، گفتند: آزادش کنید، عدالت حرف خودش را زده! وکیل هم آزاد شد. آخر کار نوبت فیزیکدان رسید، سؤال شد، آخرین حرفت را بزن، گفت: من نه روحانیم که خدا را بشناسم و نه وکیلم که عدالت را بدانم، اما من میدانم که روی طناب گیوتین گرهای است که مانع پایین آمدن تیغه میشود …با نگاه دریافتند و گره را باز کردند، تیغ بران برگردن فیزیکدان فرود آمده و آنرا از تن جدا کرد …چه فرجام تلخی دارند آنان که به «گرهها» اشاره میکنند!. ... ‹ 248 249 250 251 252 253 254 ›
تاریخ ایران و جهان ۱۶:۳۴ ۱۳۹۵/۱۰/۱۱ یک دقیقه مطالعه وتفکر📚. به شهر کوچکی رفته بود تا آنجا زندگی کند کمی بعد، زن از سرویسدهی ضعیف داروخانهی شهر به همسایهی خود اعتراض کرد. او امیدوار بود همسایهاش به خاطر آشنایی با صاحب داروخانه، این انتقاد را به گوش او برساند. وقتی که این زن دوباره به داروخانه رفت، صاحب آنجا با لبخند و گشادهرویی با او احوالپرسی کرد و گفت که چقدر از دیدنش خوشحال است و اینکه امیدوار ست از شهر آنان خوشش آمده باشد و سریع داروها راطبق نسخه به او تحویل داد.. زن بلافاصله رفتار عجیب و باورنکردنی او را با دوستش در میان گذاشت. زن گفت: «فکر میکنم تو به او بابت سرویسدهی ضعیفش تذکر دادهای». همسایه گفت: «نه. اگر ناراحت نمیشوی، به او گفتم که تو چقدر از عملکرد مثبت او راضی هستی و معتقدی که چقدر خوب میتواند تنها داروخانهی این شهر را اداره کند. به او گفتم که داروخانهی او بهترین داروخانهای هست که تو تا به حال دیدهای.». زن همسایه میدانست که افراد به احترام، پاسخی مثبت میدهند. ...
تاریخ ایران و جهان ۱۶:۳۴ ۱۳۹۵/۱۰/۱۱ ‼️بدانیم🤔 کوکاکولا در سال اول فقط ۲۵ عدد نوشابه فروخت اما حالا در روز بیش از یک میلیارد نوشابه میفروشد.
تاریخ ایران و جهان ۱۴:۲۱ ۱۳۹۵/۱۰/۱۱ 💠سیگار برگ با عکس پادشاه ایران،. «محمد رضا شاه پهلوی». ساخت برلین سال ۱۹۶۷ میلادی همراه با فندک هایی با آرم تاج و شیر و خورشید ….
تاریخ ایران و جهان ۱۴:۲۰ ۱۳۹۵/۱۰/۱۱ نخستین کاریکاتور ایران با موضوع علت عقب ماندگی مردم آسیا و پیشرفت اروپا منتشره در چهاردهم ژانویه ۱۹۰۳ میلادی (۱۱۳ سال قبل).
تاریخ ایران و جهان ۱۳:۴۷ ۱۳۹۵/۱۰/۱۱ به یزدان اگر ما خرد داشتیم.. کجا این سر انجام بد داشتیم …■■■■■■■■■■■■■
تاریخ ایران و جهان ۱۳:۴۶ ۱۳۹۵/۱۰/۱۱ مهمترین وظیفه بیداران, بیدار کردن دیگران است,بیایید در جهل خرافات رفته هارو بیدارکنیم
تاریخ ایران و جهان ۱۰:۵۸ ۱۳۹۵/۱۰/۱۱ های اندازه گیری وزن در ایران قدیم.. یک من = ۳ کیلو. ری = ۴ من خروار = ۱۰۰ من. چارک = یک چهارم من. سیر = یک دهم چارک = یک چهلم من. مثقال = یک شانزدهم سیر. قیراط = یک بیست و سوم مثقال. نخود = یک بیست و چهارم مثقال. گندم = یک چهارم نخود …🔴🔴 واحدهای اندازه گیری طول در ایران قدیم. یک ذرع = ۱۰۴ سانتیمتر. چارک = یک چهارم ذرع. ...
تاریخ ایران و جهان ۱۰:۵۷ ۱۳۹۵/۱۰/۱۱ آخرین گفتار رضا شاه:.. ((از آمریکاییها زیادتر از روسها و انگلیسها بترسید …)).. (سال ۱۳۲۳ شمسی)
تاریخ ایران و جهان ۲۳:۲۱ ۱۳۹۵/۱۰/۱۰ 👆👆👆👆. فوق العاده زیبا و شنیدنی.. فیلمی زیبا از داخل آرامگاه با دکلمه دلنشینی از. برای دوستانتون هم فوروارد کنید حیفه کسی نبینه.
تاریخ ایران و جهان ۲۲:۴۳ ۱۳۹۵/۱۰/۱۰ دو پادشاه، یکی از ایران (ناصرالدین شاه) و دیگری از ژاپن (میجی) در یک زمان به اروپا رفتند! بعد از این سفر هر دو تصمیماتی برای کشورشان گرفتند. تصمیمات را بخوانید و مقایسه کنید. 👉
تاریخ ایران و جهان ۲۲:۱۸ ۱۳۹۵/۱۰/۱۰ یادتونه قدیما وقتی برق میرفت زیر نور این چراغ نفتیا چقد سایه بازی میکردیم 😊
تاریخ ایران و جهان ۲۲:۱۳ ۱۳۹۵/۱۰/۱۰ فقیری به ثروتمندی گفت: اگر من در خانهی تو بمیرم، با من چه میکنی؟ ثروتمند گفت: تو را کفن میکنم و به گور میسپارم …فقیر گفت: امروز که هنوز هم زندهام، مرا پیراهن بپوشان و چون مردم، بی کفن مرا به خاک بسپار …. ✨این حکایت بسیاری از ماست که تا زندهایم قدر یکدیگر را نمیدانیم ولی بعد از مردن، میخواهیم برای یکدیگر سنگ تمام بگذاریم!. ...
تاریخ ایران و جهان ۲۲:۰۸ ۱۳۹۵/۱۰/۱۰ تصویری از حدود نیم قرن پیش.. ورزشگاهای مختلط ایران.. سال ۱۳۵۰ خورشیدی
تاریخ ایران و جهان ۲۱:۳۵ ۱۳۹۵/۱۰/۱۰ به یزدان اگر ما خرد داشتیم.. کجا این سر انجام بد داشتیم …■■■■■■■■■■■■■
تاریخ ایران و جهان ۱۹:۳۳ ۱۳۹۵/۱۰/۱۰ 🎥 زندهیاد جعفر والی: هرگز خودم را به خاطر بازی در سریال معمای شاه نمیبخشم!.. روحش شاد مرورگر شما از ویدیو پشتیبانی نمیکند. Video file ( 00:45, 2.0 MB ) دانلود و مشاهده در تلگرام
تاریخ ایران و جهان ۱۰:۳۱ ۱۳۹۵/۱۰/۱۰ نشر خبر بدبختی و فقر مردم ایران در روزنامه عربی. واقعا برای ملت بزرگ ایران جای تأسف داره
تاریخ ایران و جهان ۱۰:۰۷ ۱۳۹۵/۱۰/۱۰ * جواب ابلهان خاموشی ست …!. سینا در سفر بود؛ در هنگام عبور از شهری، جلوی قهوه خانهای اسبش را بر درختی بست و مقداری کاه و یونجه جلوی اسبش ریخت و خودش هم بر روی تخت جلوی قهوه خانه نشست تا غذایی بخورد. خر سواری هم به آنجا رسید، از خرش فرود آمد و خر خود را در پهلوی اسب ابوعلی سینا بست تا در خوردن کاه شریک او شود و خودش هم آمد در کنار ابوعلی سینا نشست. شیخ گفت: خر را پهلوی اسب من نبند، چرا که خر تو از کاه و یونجه او میخورد و اسب هم به خرت لگد میزند و پایش را میشکند. خر سوار آن سخن نشنیده گرفت به روی خودش نیاورد و مشغول خوردن شد. ناگاه اسب لگدی زد و پای خر را لنگ کرد. خر سوار گفت: اسب تو خر مرا لنگ کرد و باید خسارت دهی. شیخ ساکت شد و خود را به لال بودن زد و جواب نداد. صاحب خر، ابوعلی سینا را نزد قاضی برد و شکایت کرد. قاضی سوال کرد که چه شده؟ ...
تاریخ ایران و جهان ۰۹:۳۹ ۱۳۹۵/۱۰/۱۰ در اوایل انقلاب فرانسه، سه نفر محکوم به اعدام با گیوتین شدند، آنها عبارت بودند از روحانی، وکیل دادگستری و فیزیک دان در هنگامهی اعدام، روحانی پیش قدم شد، سرش را زیر گیوتین گذاشتند، و از او سؤال شد: حرف آخرت چیه؟ گفت: خدا …خدا …خدا …او مرا نجات خواهد داد، وقتی تیغ گیوتین را پایین آوردند، نزدیک گردن او متوقف شد. مردم تعجب کردند، و فریاد زدند: آزادش کنید!، خدا حرفش را زده! و به این ترتیب نجات یافت. نوبت به وکیل دادگستری رسید، از او سؤال شد: آخرین حرفی که میخواهی بگی چیست؟ گفت: من مثل روحانی خدا را نمیشناسم ولی درباره عدالت را بیشتر میدانم، عدالت …عدالت …عدالت …گیوتین پایین رفت، اما نزدیک گردنش ایستاد، مردم متعجب، گفتند: آزادش کنید، عدالت حرف خودش را زده! وکیل هم آزاد شد. آخر کار نوبت فیزیکدان رسید، سؤال شد، آخرین حرفت را بزن، گفت: من نه روحانیم که خدا را بشناسم و نه وکیلم که عدالت را بدانم، اما من میدانم که روی طناب گیوتین گرهای است که مانع پایین آمدن تیغه میشود …با نگاه دریافتند و گره را باز کردند، تیغ بران برگردن فیزیکدان فرود آمده و آنرا از تن جدا کرد …چه فرجام تلخی دارند آنان که به «گرهها» اشاره میکنند!. ...