معنای واژهها در ایران باستان.. مرد از مردن است.. زیرا زایندگی ندارد
معنای واژه ها در ایران باستان
مرد از مُردن است .
زيرا زايندگي ندارد .مرگ نيز با مرد هم ريشه است.
زَن از زادن است و زِندگي نيز از زن است .
پسر ، « پوسْتْ دَر » بوده . کارِ کندن پوست جانوران بر عهده پسران بود و آنان چنين ناميده شدند.
پوست در، به پسر تبديل شده است .
در پارسي باستان puthar پوثرَ و در پهلوي پوسَـر و پوهر و در هند باستان پسورَ است
در بسياري از گويشهاي کردي از جمله کردي فهلوي ( فَيلي ) هنوز پسوند « دَر » به کار مي رود . مانند « نان دَر » که به معني « کسي است که وظيفهي غذا دادن به خانواده و اطرافيانش را بر عهده دارد .»
حرف « پـِ » در « پدر » از پاييدن است .
پدر يعني پاينده کسي که ميپايد .
کسي که مراقب خانوادهاش است و آنان را ميپايد .پدر در اصل پايدر يا پادر بوده است. جالب است که تلفظ « فادر » در انگليسي بيشتر به « پادَر » شبيه است تا تلفظ «پدر»
خواهر ( خواهَر ) از ريشه «خواه » است
يعني آنکه خواهان خانواده و آسايش آن است.
خواه + ــَر يا ــار . در اوستا خواهر به صورت خْـوَنگْهَر آمده است .
بَرادر نيز در اصل بَرا + در است .
يعني کسي که براي ما کار انجام ميدهد.
يعني کار انجامدهنده براي ما و براي آسايش ما .
و در اخر مادر
« مادر » يعني « پديد آورندهي ما »
🌍 @history_1