در پارسی باستان: هو (=خوب)؛ مانند:. هومت: پندار خوب. هوخت: گفتار خوب

در پارسی باستان: هو (=خوب)؛ مانند:
هومَت: پندار خوب
هوخت: گفتار خوب
هورشت: کردار خوب
هومن: مرد خوب
هوتن: تن خوب
هویدا: خوب پیدا
هوده: بازده خوب (بیهوده: بی سود)
هو خشتره : شهریار خوب
🌎 @history_1