نگاهی به منابع اب شیرین و محیط طبیعی تخریب شده ایران طی ۴دهه اخیر:

نگاهی به منابع اب شیرین و محیط طبیعی تخریب شده ایران طی 4دهه اخیر :
بر اساس مطالعات و گزارشات موجود 91درصد از کاهش منابع اب شیرین در ایران مربوط به بخش کشاورزی ، 7درصد در بخش مصارف داخلی و 2درصد مربوط به صنعت بوده است. بدین ترتیب ما هرسال نیازهای فزاینده خود به اب شیرین را از پس انداز های خود برداشت میکنیم و در اینده ای نه چندان دور با مشکلات لاینحل در این زمینه مواجه خواهیم شد.
صاحب نظران بحران اب در 50 سال اینده چنان جدی خواهد شد که پیش بینی میشود در اینده بسیاری از درگیریهای منطقه ای (داخلی و خارجی)بر سر تصاحب منابع اب روی دهد، هرچند که این درگیریها در حال حاضر در برخی مناطق از هم اکنون اغاز شده است. با این حساب معلوم نیست تکلیف ایران با اقلیمی خشک که در حال تبدیل شدن به اقلیم بیابانی است، چه خواهد شد. تردیدی نیست که هر ایرانی خواهان پیشرفت کشور خود است. برنامه‌های چهارساله میان مدت و چشم انداز بلندمدت 20 تا 30 ساله کشور نیز همه برای دستیابی به همین منظور طراحی شده است. لیکن این برنامه‌های توسعه ای (بعنوان مثال برنامه توسعه ششم)چندان با واقعیت های اقلیمی و محیطی کشور همخوانی ندارد. و تنها برنامه هایی هستند که بدون در نظر گرفتن پتانسیل های هر منطقه و رویکردهای بین المللی، تنها با نظر رهبران منطقه ای، برای پیشبرد اهداف خود و ادای دین خود به منطقه سکونتگاه‌های شان، نوشته شده است.
از سویی دیگر، ایا تنها برنامه ریزی کفایت میکند؟ امارهای بانک جهانی نشان از ناکارامدی جدی نهادها و دستگاههای مختلف در مصرف این منابع حیاتی دارد. ناکارآمدی در این بخش نه تنها خسارات قابل توجهی به منابع اب شیرین وارد کرده است، بلکه مشکلات بیشماری را برای محیط زیست و میراث فرهنگی کشور فراهم اورده است. به واقع عدم توجه کافی به محیط زیست طی 4دهه اخیر باعث شده است که برخی مناطق به سمت جایگاهی بروند، که غیر قابل برگشت است. بر اساس برخی از بررسی هایی انجام شده حدود 20 تا 30درصد مناطق محیطی که تخریب شده اند، دیگر به هیچ وجه نمیتوانند به شرایط گذشته خود برگرداند. دریاچه ارومیه بارزترین مثال و نمونه در این خصوص میباشد.

در خصوص دریاچه ارومیه برای تأمین اب در بخش کشاورزی سودهای فراوانی در حوضه ابخیز این دریاچه طی 3دهه اخیر حفر و به بهره برداری رسید، بدون انکه حقابه دریاچه درنظر گرفته شود، و نکته جالب این موضوع انجاست که کسانی که در ان زمان متولی و مدافع سدسازی و حفرچاه در حوضه ابخیز این دریاچه بودن، الان بعنوان مدیران احیاء دریاچه ارومیه در مسند کارند.
البته دریاچه ارومیه نمونه ای از انست ، دریاچه ای، مهارلو، بختگان، پریشان، تالاب های شادگان ، هورالعظیم ، گاوخونی، جازموریان، هامونها و. ..از دیگر شاهکارهای مدیران دیروز و منتقدان امروز است❗️در نتیجه همین پندارهای غلط (توهم خودکفایی تولید گندم، اسکان عشایر، طرح طوبی و. ..)بسیاری از اکوسیستم های حساس و ارزشمند رو به نابودی گذاشته و میراث فرهنگی و تاریخی کشور نیز دچار اسیبهای جدی گردید. از نتایج نابودی اکوسیستم های کشور نابودی کامل تالاب های هامون و تخلیه بیش از 300روستا در منطقه می باشد، روندی که بسمت استانهای هرمزگان ، فارس، بوشهر، یزد ، سمنان، خراسان و اصفهان نیز در حال ایجاد است (روند تخریب اراضی زراعی ، رها کردن این اراضی و نهایتا تخلیه روستا). انچه میتوان بعنوان نتیجه گیری بیان کرد، اینست که برای توقف این شرایط نیاز به "ریاضت ملی " میباشد. که در این ریاضت ملی دارای ابعاد اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی ، محیطی و حتی امنیتی است .
*حسین صارمی