مردم اینجا چقدر مهربانند …. دیدند کفش ندارم. برایم پاپوش دوختند؛؛

مردم اینجا چقدر مهربانند...
دیدند کفش ندارم
برایم پاپوش دوختند؛؛
دیدند سرما میخورم سرم کلاه گذاشتند،،
و چون برایم تنگ بود کلاه گشادتری
و دیدند هوا گرم شد
پس کلاهم را برداشتند
و چون دیدند لباسم کهنه و پاره است
به من وصله چسباندند
و چون از رفتارم فهمیدند که
سواد ندارم محبت کردند و
حسابم را رسیدند .
خواستم در این مهربانکده خانه بسازم
نانم را آجر کردند
گفتند کلبه بساز . .😔😔😔