مدرنیته بازاندیشانه و حفظ محیط زیست. دکتر زهرا پازوکی نژاد

مدرنیته بازاندیشانه و حفظ محیط زیست
دکتر زهرا پازوکی نژاد
الریش بک صاحب نظریه جامعه مخاطره آمیز معتقد است همزمان که جوامع تکامل می یابند مدرنیته بایستی روند بازاندیشی خود را آغاز کند. بازاندیشی پیش از این در نقد علمی که نه فقط در جنبش سبز بلکه در بین عامه مردم گسترش داشت عملی می گردد. این نقد بازاندیشانه است و می تواند ادعای اخلاقی برای عقلانیتی باشد که با عقلانیت علم مدرن برابری کند. در قلمرو عمومی ، علم به گونه ای سرسختانه به تکذیب خویش گرایش دارد مانند فرهنگ علم گرایی اش که ادعاها و انتظارات نادرست را در جامعه به شکل وسیع ایجاد می کند(لش و واین، 1992: 2). الریک بک با مشاهده تغييرات اكولوژيكي عصر حاضر معتقد است که ما در حال انتقال به جامعه اي با مخاطرات جهاني هستيم که زیان ها و هزینه های تجدد، به تدریج بر فواید آن می چربد و به خطر افتادن بشر به دست خود و ویران کردن طبیعت، به موتور محرکه تاریخ بدل می شود. از نظر بك این مخاطرات، اثرات جانبی یا هزینه های مدرنیزاسیونی است که جزء ویژگی های جامعه متجدد امروزی است( بری، 1380: 206). بک طرفدار اين ايده است که آن چه ما انتظارش را می کشیم، ظهور جامعه ي جديدي است كه ویژگی اصلی آن، آگاهي داشتن نسبت به خطرات و اجتناب از آن می باشد(ساتن،2007: 145). اﯾﻦ ﻧﺎاﻣﻨﯽ (ﻋﺪم اﻃﻤﯿﻨﺎن) و ﺧﻄﺮ، ﺗﻤﺎم ﺟﻮاﻣﻊ را ﺗﻬﺪﯾﺪ می‌کند. در واﮐﻨﺶﺑﻪ اﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮع سازمان‌های ﻏﯿﺮدوﻟﺘﯽ، سیاست‌های دوﻟﺘﯽ و جنبش‌های اﺟﺘﻤﺎﻋﯽﮔﺴﺘﺮش می‌یابند(هانیگن، 1393). بنابراین در این کلاف سردرگم جامعه مخاطره آمیز باید راه های جدیدی را برای کنش و تفکر بیابیم از نظر بک بهترین راه حل در برخورد با مخاطره فراگیر بازتعریف کنش سیاسی و فنی است:
ما باید اعمال رایج برای توسعه و تامین فناوری های جدید بررسی آثار و مخاطرات و بحث عمومی درباره آنها در زیر گیوتین قید و بندهای عینی ساختگی را دگرگون سازیم. تنها از این طریق می توانیم مخاطرات را به حداقل برسانیم و امکان اظهار نظر را برای مردم فراهم کنیم. اکنون گشایش سیاسی و دموکراتیک در فن سالاری خطرها نیز راهی برای جلوگیری از خطرهاست( بک، 1995: 110).
هیچ توسعه ای در جهان معاصر بدون مشارکت فعال و آزاد بخش های غیر دولتی نمی تواند به سرانجام برسد . تحرک سازمان های غیر دولتی از ویژگی های دوران جدید است. این سازمان ها به دلیل آزاد بودن از قید و بندهای فعالیت های رسمی زمینه های بسیار مساعدی برای مشارکت در مناظره ی توسعه پایدار یافته اند(ابراهیمی، 1392: 4). ارتباط مستقیم « گروه های شهروندی داوطلب» با مردم یکی از ویژگی های است که در اعتلای سطح آگاهی های مردم نقش ممتاز برعهده داشته است. بسط آگاهی و تحرک افکار عمومی به عنوان وجدان بیدار جوامع به این گروه های مردمی این اقتدار را بخشیده است تا از یکه تازی دولت ها جلوگیری کرده و به نوعی فعالیت های آنها را تحت نظارت و در نتیجه کنترل قرار دهند(ابراهیمی، 1392: 4)
قدیمی ترین تشکل غیر دولتی محیط زیستی ایران، تشکل مردمی« زنان اشکذر» در استان یزد بود که در اواخر دهه 1340 فعالیت خود را به منظور مقابله با هجوم شن های روان با همکاری دولت وقت آغاز کرد. تشکل غیر دولتی محیط زیستی بعدی « انجمن حمایت از حیوانات» بود که در اواسط دهه 1350 تشکیل شد. از زمان انقلاب تا پس از جنگ اگرچه تلاش هایی برای تشکیل تشکل های مدنی محیط زیستی وجود داشت .ولی این روند تقریبا ساکن بود. در دهه اخیر و به ویژه از سال 1370 روند تشکیل این تشکل ها قوت گرفت و اکنون به اوج خود رسیده است. از سال 1377 این تشکل ها اقدام به تشکیل یک شبکه به نام «شبکه تشکل های غیر دولتی محیط زیستی ایران نمودند(بحرینی و امینی، 40).