‍ سوژه شدن، مقاومت، دلالت مجدد: از فروید تا. جودیت

‍ سوژه شدن، مقاومت، دلالت مجدد: از فروید تا. جودیت

‍ ✅سوژه شدن، مقاومت، دلالت مجدد: از فروید تا #فوکو
✍🏻جودیت #باتلر

در مراقبت و تنبیه، خصلتِ پارادوکسیکالِ آنچه را فوکو سوژه­ شدن (subjectivation)زندانی می­ خواند در نظر بگیرید. اصطلاح “سوژه­ شدن” خود حامل این پارادوکس است: assujetissementهم دال بر شدنِ سوژه است و هم دال بر فرآیند انقیاد(subjection)-آدمی فقط وقتی به هیئت خودآیینی درمی­ آید که منقادِ یک قدرت شود، انقیادی که متضمن یک وابستگیِ ریشه­ ای است. نزد فوکو، این فرآیند سوژه­ شدن اساساً ازطریق بدن صورت می­ گیرد. در مراقبت و تنبیه، بدن زندانی نه تنها به شکل یک نشانهی گناه و تخطی ظاهر می­شود، در هیئت تجسد ممنوعیت و تجویزی برای مناسک عادی­ سازی، بلکه از رهگذر ماتریس گفتاریِ یک سوژه ­ی حقوقی، قاب گرفته می­شود و فرم می­گیرد. این دعوی که یک گفتار، بدن را “فرم می­ دهد” به هیچ وجه دعوی ساده­ ای نیست، و از آغاز باید تشخیص دهیم که چطور چنین “فرم­ دهی”ای با “ایجادکردن” و “حدومرزگذاشتن”(determining)یکی نیست، چه رسد به این تصور که بدن­ها به نوعی ساخته­ ی گفتارند و بس.[i]
فوکو اظهار می­کند که زندانی توسط یک رابطه­ ی بیرونیِ قدرت سامان نمی­ پذیرد، به گونه ­ای که یک نهاد، فردی ازپیش­ حاضر را هدف مقاصد انقیادآور خود قرار بدهد. برعکس، فرد ازرهگذر “هویت”اش در مقام زندانی، هویتی که گفتاری برساخته می­شود، فرم می­گیرد یا شاید بهتر باشد بگوییم، صورتبندی­ می­شود. انقیاد، در معنای لفظی، ساختنِ یک سوژه است، آن اصل سامان­ بخشی که سوژه برطبق آن صورتبندی یا تولید می­شود. چنین انقیادی نوعی قدرت است که نه­ تنها یک­ جانبه به مثابه شکلی از سلطه، بر یک فرد حاضر، عمل می­کند(Acts on)، بلکه همچنین سوژه را به­ کار می­ اندازد(activates) یا فرم می­ دهد. لذا، انقیاد نه به­ سادگی سلطه بر یک سوژه است و نه تولید آن، بلکه مبین نوع خاصی از محدودیت در تولید است، محدودیتی که بدون آن تولید سوژه امکان­پذیر نیست، محدودیتی که از طریقش این تولید به وقوع می ­پیوندد. علیرغم اینکه فوکو گهگاه می­ کوشد استدلال کند که قدرت حقوقی-قدرتی که بر سوژه ­های ازپیش ­حاضر عمل می­کند و آن­ها را منقاد می­سازد- ازلحاظ تاریخی مقدم بر قدرت مولد، توانایی قدرت در فرم­ دادن ­به سوژه­ ها، است [اما] در خصوص زندانی پیداست که سوژه ­ی تولیدشده و سوژه ­ی سامان­ پذیرفته یا منقادشده یکی هستند، و آن تولید جبری، فرمِ سامان­بخشیِ خودش است.
بیشتر بخوانید در 👇👇👇👇
goo.gl/zX7mVL

#جامعه‌شناسی

🌐جامعه‌شناسی علامه
https://t.me/joinchat/AAAAAD-FIxZ3dXAZ8P6lvw