️ بازخوانی نسبت پول و تولید: آیا پول لزوما خنثی است؟ | بخش هفتم | عدم خنثایی پول و تجربه عملی

▪️ بازخوانی نسبت پول و تولید: آیا پول لزوما خنثی است؟ | بخش هفتم | عدم خنثایی پول و تجربه عملی

✍🏻 #حسین_درودیان

🔻 علاوه بر استدلالات نظری، تجربیات عملی از اثرگذاری واقعی پول-اعتبار بر اقتصاد از طریق تأمین مالی سرمایه‌گذاری در دست است. قبلا گفتیم که روایت شومپیتر از نقش و اهمیت خلق پول در تحولات اقتصادی جوامع صنعتی حول همین نکته دور می‌زند.

🔹 مهمترین شاهد مصداق از برساختن اقتصاد به اتکای پول اعتباری، کشورهای شرق آسیا هستند. مفهوم «اقتصاد حرکت‌کننده با اعتبار» (Credit-driven economy) بیش از هر چیز برگرفته از این تجربه است.

🔹 سابقه کره‌جنوبی را دنبال کنید. در مقطع رشد شگرف اقتصادی این کشور - (۱۹۸۰-۱۹۶۰) با نرخ متوسط بیش از ۹ درصد- شاهد نرخهای بالا در رشد حجم پول بود. متوسط رشد نقدینگی در این سه دهه به ۳۰ درصد می‌رسد. نرخ رشد تشکیل سرمایه در همین مقطع متوسطی ۱۶ درصدی را نشان می‌دهد که رقمی حیرت‌آور بر حسب تجارب رشد اقتصادی است.

🔹 می‌دانیم که آمار و ارقام بیانگر جهات علّی نیست. جریان متعارف می‌تواند ادعا کند رشد بالای نقدینگی در کره پس از/متناسب با رشد واقعی تولید رخ داده که با دیدگاه آنها ناسازگار نیست. با این حال دو موضوع، نشانگر تقدم پول بر تولید و اعتبارمحور‌بودن این رشد اقتصادی است: روایت محققان از واقعیات اقتصادی کره در این مقطع؛ رفتار نرخ تورم.

🔹 نوشته‌جاتی که به جزئیات تحولات اقتصادی کره پرداخته، نشان می‌دهد این معجزۀ اقتصادی با الگویی خاص محقق شده که در آن اعتبارات بانکی (رشد نقدینگی) به طور مشخص‌شده و سیاستی، به اهداف و مقاصدی مشخص در سرمایه‌گذاری بخش حقیقی هدایت شده و اقتصاد را از محل اعتبارات بانکی برساخته است (Credit-driven economy).

🔹 دورۀ تکمیل سرمایه‌گذاری در اقتصادهای حرکت‌کننده با اعتبار، با نوعی پس‌انداز اجباری همراه است که ناشی از عدم رشد متناسب محصول در عین ایجاد قدرت خرید در خلال سرمایه‌گذاری است. این پس‌انداز اجباری به شکل تورم بالاتر ظهور می‌کند. بهترین شاهد برای کشف ارتباط علّی بین متغیر رشد نقدینگی از یک سو، و رشد سرمایه‌گذاری و تولید از سوی دیگر، توجه به رفتار نرخ تورم است.

🔹 نرخ تورم در کره در مقطع رشد بالای ۸۰-۱۹۶۰ افزایش یافت و به طور متوسط به ۱۲ درصد رسید (در عمده سالها دو رقمی بود). این تورم بالاتر از نرخ تورم در مقطع پیش از آن بود. تورم در سه دهه بعد یعنی دهه ۱۹۹۰، ۲۰۰۰، و ۲۰۱۰ (منتهی به زمان حاضر) فروکش کرد و به ترتیب ارقام ۵، ۳ و ۱.۵ درصد را به ثبت رساند.
همزمانی افزایش نرخ تورم با نرخ رشد بالا در نقدینگی و سرمایه‌گذاری، بیانگر ماهیت اعتبارمحور سرمایه‌گذاری است. سرمایه‌گذاری‌هایی که از محل خلق پول تأمین مالی می‌شد، موقتاً قدرت خریدی بیش از محصول موجود ایجاد می‌کرد.

🔹 این در حالی است که در روایت متعارف از رشد اقتصادی، ادوار رشد اقتصادی خوب و مناسب، دوره‌هایی با خصلت ضدتورمی است. این ویژگیِ «اقتصادهای حرکت‌کننده با اعتبار» است که در آن خلق پولِ معطوف به سرمایه‌گذاری در دورۀ جهش (catch up) موقتا نرخ تورم را فزونی داده و سپس با فروکش کردن سرمایه‌گذاری از محل خلق پول و سررسیدن تولیدات قیمت‌پذیر، آثار ضدتورمی پدیدار می‌شود.

🔹 ادبیات متعارف اقتصادی به طور عکس، بر ضرورت همراهی کاهش تورم با رشد بالای اقتصادی، و پیش‌نیازبودن کاهش تورم به سطوح پایین برای عملکرد موفق اقتصاد تأکید دارد. چنین روایتی، قادر به توضیح تحولات اقتصادهای موفق شرقی نیست.

🔹 گزارش بانک جهانی (۱۹۹۳) با عنوان «معجزه شرق آسیا» که پیشتر درباره آن بحث کردیم (کلیک کنید) با جزئیات و البته با یک بی‌میلی واضح، اهمیت و وسعت سیاستهای اعتباری را در دورۀ رشد بالای کشورهای شرق آسیا گزارش می‌دهد. آثار متعدد دیگری نیز این وقایع را در کشورهای مزبور روایت کرده است. اینها تجربه‌هایی واقعی است از اینکه چگونه خلق پول در عمل، در خدمت رشد اقتصادی و ایجاد تغییرات واقعی پایدار در اقتصاد قرار گرفته است.

پ.ن: اتخاذ تدابیری برای گرفتن اثرات واقعی از خلق پول، امری پیچیده و معظم است. اشاره ما به تجربه کشوری مثل کره، صرفاً از باب حمایت «نظری» از «امکان» اثرگذاری واقعی پول بر اقتصاد است. این نه به معنای سادگی تحقق چنین هدفی است؛ نه نافی اهمیت سایر مقدمات موردنیاز. می‌دانیم که علاقه زیادی به شکافتن جزئیات عملی وجود دارد. اما اجازه دهید بحث جاری، یک چالش نظری باقی بماند.

🖇 به عنوان منبع به گزارش بانک جهانی و Credit Policies: Lessons from Japan and Korea نگاه کنید


📲 با دوستانتان به اشتراک بگذارید👇🏻👇🏻
t.me/joinchat/AAAAAD58ps1HeFuxDo8kBg