بسم اللهدانشیار دانشگاه برکلی هستم و حوزه ی تحقیقم واسطه گری مالی، سیاست پولی، اقتصاد کلان، اقتصادسیاسی و تامین مالی مسکن است. به مددش امیدوارم بتوانم در اینجا بلند بلند فکر کنم و بیش از پیش یاد بگیرم.
از تهدید ارزی تا فرصت ارزی.. سیدمحمدرضا داودالحسینی، امیر کرمانی
از تهدید ارزی تا فرصت ارزی
سیدمحمدرضا داودالحسینی، امیر کرمانی
🔸در پی کاهش درآمدهای ارزی کشور در سالهای اخیر مجموعهی دولت و بانک مرکزی در مقاطع مختلف از بستههای ارزی مختلفی استفاده کردهاند. این بستهها ترکیبی بودهاند از ایجاد ارز چند نرخی و توزیع آن بین فعالیتهای مختلف و ایجاد انواع محدودیتها برای صادرات و واردات کالاها.
احتمالا:
▪️هدف اصلی دولت از ایجاد ارز چندنرخی کاهش تاثیر پایین آمدن درآمدهای نفتی بر معیشت مردم و نرخ تورم بوده است
▪️هدف اصلی ایجاد انواع محدودیتها بر صادرات و واردات کالاها از یک طرف جلوگیری از خروج سرمایه بوده و از طرف دیگر کاهش تقاضا برای ارز و در نتیجه جلوگیری از افزایش بیشتر قیمت ارز.
اما به نظر میرسد که بر خلاف خواستهی اصلی سیاستگذاران، بخشی از این بستههای ارزی خود عامل مشکلات فعلی هستند. مشکلاتی که بارها توسط اغلب اقتصاددانان و مراکز پژوهشی مطرح شدهاند.
بستهی ارزی فعلی دولت و خصوصاً سیاست ارز 4200 :
1️⃣منشا فساد و آسیب جدی به زنجیرهی تولید است.
2️⃣کمترین کارایی را در رساندن منافع به مصرفکنندهی نهایی و علیالخصوص اقشار نیازمند دارد.
3️⃣مصارف ارزی کشور را (از طریق افزایش انگیزه برای بازصادرات کالاهای اساسی، کاهش انگیزه برای تولید داخلی این کالاها و افزایش مصرف کالاهایی که نهادههای وارداتی سهم عمدهای در تولیدشان دارد) افزایش میدهد.
4️⃣با محدود کردن روشهای تامین کالاهای اساسی (مانند اختصاص ارز فقط به تعداد معدودی واردکننده) تابآوری اقتصاد را کاهش میدهد.
اما مخربتر از اثرات مستقیم ارز 4200 اثرات غیر مستقیم آن است. این سیاست:
5️⃣با کاهش درآمد دولت از حقوق گمرکی موجب کاهش شدید درآمدهای دولت، افزایش ناترازی بودجه و در نهایت افزایش تورم و نرخ ارز میشود.
6️⃣با کاهش تعرفهی موثر به زیر دو درصد باعث کم هزینهشدن بیشاظهاری واردات میشود و در نتیجه سیاستهای معطوف به کاهش خروج سرمایه مانند واردات در برابر صادرات را بیاثر میکند.
7️⃣عکسالعملهای بعدی بانک مرکزی برای جلوگیری از خروج سرمایه در نهایت موجب کاهش انگیزهی صادرکنندگان و اختلال در فرآیند تولید میشود.
آیا راه بهتری وجود دارد که هم جلوی آسیب نوسانات قیمت ارز به معیشت مردم را بگیرد، هم موجب کنترل تورم شود و هم به چرخهی تولید آسیب وارد نکند؟ جواب به هر سه سوال بله است.
این راهحل عبارت است از:
1️⃣حذف نظام چند نرخی ارز و جایگزینی مداخلات قیمتی با پرداخت مستقیم به خانوارها و شروع هر چه سریعتر طرح چتر حمایتی واحد
2️⃣اتخاذ سیاست ارزی و تجاری مشخص و در راستای افزایش صادرات غیرنفتی و تولید
3️⃣اجرای صحیح سیاست واردات در برابر صادرات از طریق نظام اعتبارسنجی صادرکنندگان
4️⃣اجازهی واردات با منشا ارز خارجی اما در چارچوب سیاست تجاری مشخص و پس از اخذ تعرفهی مازاد
5️⃣واقعیکردن قیمت نهادههای تولید در صنایع صادراتمحور
📌با فرض واردات 45 میلیارد دلاری در سال 1400 منابع حاصل از اصلاح تعرفهی گمرکی حدود 100 هزار میلیارد تومان میشود.
📌همچنین با فرض اختصاص 6 میلیارد دلار به کالاهای اساسی غیر پزشکی، درآمد حاصل از اصلاح قیمت ارز در حدود 100 هزار میلیارد تومان دیگر میشود.
⬅️در صورت استفاده از نیمی از این منابع به منظور گسترش چتر حمایتی از خانوارها و استفاده از نیمی دیگر به منظور کاهش کسری بودجهی دولت، به نظر میرسد که میتوان
✅بخش اصلی افزایش هزینههای خانوار را جبران کرد،
✅فشار بودجه بر بانک مرکزی و در نتیجه تورم را کم کرد،
✅با تسهیل تجارت و حداقل شدن موانع صادرات و وارداتِ کالاهای زنجیرهی تولید، به تولید ملی کمک شایانی کرد.
برای توضیحات بیشتر هر یک از موارد فوق متن کامل را در اینجا بخوانید.