نیازمندی رابطهی بین معقول و محسوس در فصوص
نیازمندی رابطهی بین معقول و محسوس در فصوص
باور نگارنده این است که عرفان نوع و گونهای از اندیشه است که تلاش دارد با زبان و ادبیاتی خاص جهان را از منظری دیگر شرح دهد. که چیزها چگونه و ازکجا آمدهاند و سرنوشتشان چرا و از چه رو چنین است و فرجامشان چیست؟
اندیشیدن به آغاز و پایان از وظایف بزرگ فلسفه است. اکنون میبینیم که شاخهای از دانش نیز وجود دارد که سعی میکند از عهدهی این وظیفه برآید.
این دانش در فارسی وجوه چندگانه دارد. ماهیتش و کیفیتش. برحسب کیفیت بیشینهی آثار این دانش در عالم علم ادبیات معنادارند و به حیث ماهیتشان در ساحت عرفان.
نه تنها در اینجا و در فارسی که چنین درهم شدنی در آثار دیگر ملل و زبانها هم مشهود و آشکار است. نمونه رسالات افلاطون گاه چنان از ادبیت بهرهمندند که به شعر پهلو میزنند همان چیزی که آورندگان و سرایندگانش را از شهرمثالینش بیرون کرد.
افلاطون در آثارش وقتی در شرح چیزهای در جهان برمیآید که این چیزها چیستند و از کجا چنین شدهاند؟ هر چیز از کجا میداند و میدانسته که باید چنین باشد. عالم را به دو ساحت بزرگ تقسیم میکند: عالم معقول یا ایدهها و مثلها وَ عالم محسوس و چیزهای هست.
آنگاه بر آن میشود که نسبت این دو عالم را شرح دهد. رابطه و نسبت چیزهای هست بین ایدهها و الگوهاشان چیست؟
افلاطون سه نسبت را نام میبرد و شرح میدهد. یکی تقلید آنچه که اینجاست از الگویش؛ دیگری روگرفت و تصویر به زبان امروزیتر کپی. آنچه که اینجاست کپی الگویش است. و دیگری بهرهمندی: آنچه که اینجاست از صفات الگویش بهره گرفته است.
همهی درختهای جهان از درختی در عالم معقول تقلید میکنند یا هر کدام یک روگرفت ازآنند یا بهرهای از آن دارند. اصل آن ایده و مثل است و باقی سایهاند. اصل واحد است و چیزهای اینجا کثیرند.
ابنعربی هم در شرح تطور این عالم بر همین باور است که واحدی هست که اصل و اساس است و باقی چیزها در عین اینکه همانند اما بالذات با او فرق دارند. اما در شرح نسبت بین آن واحد اصیل و اساسی بین چیزهای موجود رابطه و نسبیتی که شرح میدهد نسبت نیازمندی است.
آفرینش در نظام ابنعربی نه بر اساس تقلید یا روگرفت یا بهرهمندی که بر اساس نیازمندی شرح داده میشود:
و اگر سریان حق در موجودات و ظهور در آنها به صورت نبود، عالم را وجودی نبود، چنان که اگر آن حقایق معقول کلی نبودند، در موجودات عینی هیچ حکمی ظاهر نمیگشت، و از این حقیقت، افتقار و نیاز عالم به حق در وجودش میباشد. (فصوص الحکم- فص آدمی- ترجمهی خواجوی)
#نیازمندی #ابن_عربی @faryad_naseri