چگونه راست بر راست‌تر پیروز شد؟..۱️⃣ همانطور که پیش از این نوشته بودم، بنیان نظریه سیاسی آیت الله خامنه‌ای بر تفکیک نظام/دولت/جامع

چگونه راست بر راست‌تر پیروز شد؟

1️⃣ همانطور که پیش از این نوشته بودم، بنیان نظریه سیاسی آیت الله خامنه ای بر تفکیک نظام/دولت/جامعه استوار است که هر یک به ترتیب قلمرو سیاست/اقتصاد/فرهنگ محسوب می شوند و مسیر اسلامی شدنِ بالا به پایینِ تدریجی -یعنی از نظام اسلامی به دولت اسلامی و از آن به جامعه اسلامی- مراحل حرکت و پیشرفت جمهوری اسلامی به سوی تمدن اسلامی را تشکیل می دهد.


2️⃣ بر پایه این نگاه از آنجا که کشور به لحاظ سیاسی به ثبات رسیده است (مرحله تثبیت نظام اسلامی یا حاکمیت سپری شده و مشکل در دولت و مدیریتِ اقتصاد است) لازم بود که دولتی کارآمد، توسعه گرا و در عین حال هماهنگ با حاکمیت و معتقد به اولویت اقتدار سیاسی بر توسعه اقتصادی (یا همان اقتصاد مقاومتی) بر سرکار آید. بنابراین مقام معظم رهبری با نهی محمود احمدی نژاد از یکسو و خط مشی گذاری دولت تکنوکراتیک آینده در یکم فروردین از سوی دیگر، کوشیدند که از «سیاسی شدن انتخابات 96» جلوگیری کرده، رقابت را به سطح «کارآمدی اقتصادی» هدایت کنند.


3️⃣ در چنین ساختاری رقابت میان دو جناح عملاً به رقابت میان «دولت نولیبرال روحانی» و «دولت رفاه رییسی» تبدیل می شد و عملاً با توجه به شکست برجام و عملکرد ضعیف دولت در قبال طبقات محروم رقابت تا حدى نزدیک می نمود. مناظره های اول و دوم تقریباً در همین حال و هوا انجام شد و عملاً انتخابات را به صحنه رویارویی منافع اقتصادی طبقه بورژوا و طبقه محروم تبدیل کرد که در زمینه نومیدی، سکوت و بیزاریِ مستضعفین، حاشیه‌نشینان و شهروندان آزادیخواه و عدالتخواه دنبال می شد. بنابراین بر خلاف نظر کسانی که رییسی را بخاطر غیر ایدئولوژیک و غیرسیاسی بودن مورد شماتت قرار دادند، تصور می کنم که او دقیقاً در چارچوب نظریه دولت اسلامی آیت الله خامنه ای که دولتی کارآمد، جهادی، توسعه گرا، مدرنیزه گر و در عین حال رفاهی است، عمل نمود.


3️⃣ با اینحال همزمان با رقابت افقی آشکار میان رییسی و روحانی رقابت عمودی پنهانی نیز میان حاکمیت و دولت آغاز شده بود. اصولگرایان مستقر در حاکمیت از ناحیه سیاسی، رقابت اقتصادی رییسی را شارژ می کردند و با مایه گذاشتن از دین و محافظه کاری سیاسی (حفظ نظام) و بسیج قوه قضائیه و تشکیلات فرادولتی و روحانیت محافظه کار، رقابت غیرمنصفانه ای را در پشت پرده دنبال می کردند که این از چشم مردم دور نماند. در ده روز آخر منتهی به 29 اردیبهشت، حسن روحانی با خروج از زمینِ بازیِ از پیش طراحی شده‌ی انتخابات، رقابتِ اقتصادیِ افقی میان «دولت نولیبرال-دولت رفاه» را به رقابتِ سیاسیِ عمودی میان «دولت و حکومت» یا به تعبیر بهتر رقابتِ سیاسی بر سر «رژیم و رهبری آینده» ارتقاء داد و همين موجب به صحنه آمدن مردم و پيروزى قاطع او گرديد.


♦️اینک نتیجه انتخابات برای اصولگرایان بس دهشت انگیز است. آنها حالا نه در صحنه اقتصادیِ محدود دولت بلکه در صحنه سیاسیِ آینده نظام شکست خورده اند. طبعاً اصولگرایان از این پس به سه دسته تقسیم خواهند شد:

👈 یا همچون ابراهیم رییسی این شکست سنگین را نخواهند پذیرفت و به رقابت سیاسی مذبوحانه در برابر دولت 24میلیونی روحانی ادامه خواهند داد که تصور نمی کنم فرجامی داشته باشد و صرفاً شاخه رو به زوالی از راست افراطی را در حاشیه جامعه آینده ایران نگه خواهد داشت.

👈یا همچون علی لاریجانی و ناطق نوریِ مستعفی از دفتر رهبری، با عقب نشینی از موضع تمامیت خواهانه خود به ائتلاف با حسن روحانی و تشکیل بلوک قدرتی در طرف راست او راضی خواهند شد.

👈و یا با درک عظمت شکست اتفاق افتاده به اسلام گرایی چپ گرای احمدی نژاد که به راست زدایی از اسلام‌گرایی و تجدید گفتمان اصیل انقلاب در چپ ترین ناحیه سیاسی کنونی مشغول است خواهند پیوست.

♦️اصولگرایی به پایان رسیده است و حالا ساکنان آن باید در فکر خانه دیگری باشند.

💢 محمد حسین بادامچی

به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
https://t.me/joinchat/AAAAAEOL5PA81hI9ioK_EA