❇️خشکه مقدسی و پوشش زنان.. ✍ فاطمه موسوی ویایه

#تحلیل_یک_اصلاح_طلب

❇️خشکه مقدسی و پوشش زنان

✍ فاطمه موسوی ویایه

بار دیگر بحث بر سر حجاب اجباری و گشت ارشاد بالا گرفته است، متدینین به نحوی از حجاب زنان دفاع می کنند که گویا از مسلمات دین است، اصرار بی جایی که آنها را شایسته عنوان خشکه مقدسی و مناسک گرایی می کند، خشکه مقدسی زمانی است که فردی ظاهر دین را به جای اصل دین بگیرد و در تحمیل آن بکوشد. به عنوان مثال رعایت حجاب از اصول دین نیست بلکه دستوری اخلاقی است که زنان و مردان مسلمان، جذابیت جنسی خود را بپوشانند، عفت پیشه کنند و خود را از لغزش های جنسی دور نگه دارند. برای عدم رعایت حجاب هم حد یا مجازاتی در فقه تعیین نشده. اما متشرعین رعایت حجاب کامل را از اصول دین می دانند تا آنجا که اگر کسی در این زمینه مسامحه کار باشد به او گمان فسق و حتی کفر می برند. آنها به راحتی فراموش می کنند که شکل پوشش و مصداق حیا و بیحیایی در رفتار زنانه را فرهنگ و عرف زمانه تعیین می کند، حجاب عشایر و روستائیان با زنان شهری تفاوت داشته و دارد، در عصر قاجار زنان شهری روبنده داشتند که بیش از میزان حجاب شرعی بوده اما هیچ روحانی قاجاری با روبنده و چادر و چاقچور مخالفت نکرده و آن را زیاده روی در دین ندانسته، حالا که حجاب عرفی زنان شهری کمتر از حجاب شرعی مانوس متدینین است، فریاد واسلاما بلند شده.

کار تا آنجا خراب است که مدتی پیش یک روزنامه (ایران) را به خاطر بیان این مساله که رنگ مشکی چادر را ناصرالدین شاه پس از سفرش به فرنگ معمول کرد، به انکار مسلمات دین متهم کردند. بگذریم که از نظر تاریخی در زمان قاجار رنگ غالب چادرها نیلی بوده نه مشکی. از آن جالب تر که اعراب مسلمان چادر را از ایرانیان زرتشتی آموختند و استفاده کردند. در زمان پیامبر، به دلیل فقر مردم لباس و پوشش زنان و مردان اندک و با معیارهای امروزی ناکافی بوده، چیزی شبیه لباس احرام. و آیات قرآن مبنی بر پوشاندن خود را باید در زمینه محیط عصر پیامبر درک و تفسیر کرد (کتاب حجاب شرعی در اثر پیامبر نوشته امیرحسین ترکاشوند به طور مفصل به این بحث پرداخته است). با این اوصاف، تبلیغ پوشیدن چادر به عنوان مسلمات دین، مصداق جمود فکری و خشکه مقدسی است زیرا مفهوم حیا و عفت را رها کرده و به رنگ فلان پارچه رسیده اند.

یکی دیگر از مصادیق خشکه مقدسی که در راستای تفکیک جنسیتی است، اصرار بر خانه نشینی زنان است تا آنجا که متدینین عقیده دارند زن نباید بدون اجازه شوهر از خانه خارج شود. فکر پنهان پشت این رفتار این است که زن ضعیفه است، درک و فهم زمان و شرایط تردد در خارج از خانه و مهارت برخورد با شرایط غیرعادی و گاه خطرناک بخصوص آزارجنسی توسط سایر مردان را ندارد. متاسفانه در مورد بخشی از جامعه نسوان مذهبی و خانواده های سنتی این مساله صدق می کند اما نه به دلیل ضعف ذاتی قوای عقلی و جسمی زنان، بلکه به دلیل این که آنها بیشتر در شرایط اکواریومی زندگی می کنند و
ادامه 👇👇